چکیده:
شخصیت محوریترین عنصر هر داستان به شمار میآید و یکی از راههای درک صحیح داستان شناخت درست شخصیت است. شاهنامه فردوسی، بزرگترین اثر حماسی ادب فارسی نگاهی ژرف و عمیق به رویدادها و شخصیتهای گوناگون دارد و با توجه به زمان و مکان نامحدود، حوادث و رویدادهای فراوانی را ترسیم کرده است. این پژوهش بر آن است، از دیدگاهی متفاوت با استفاده از الگوی «شاخص و وضعیت» الگوی نویافته و ابداعی رحیمخانی سامانی در رساله دکتری خویش به راهنمایی محمد حکیم آذر به بررسی شخصیتهای داستان گشتاسپ بر مبنای توصیف دقیق و استقرای تام شخصیت بدون توجه به روایت و ساختار داستان بپردازد. نتایج حاصل از یکسو کارآیی و سنجش الگوی «شاخص و وضعیت» را مشخص نموده است و از سویی دیگر، پژوهشی متفاوت در زمینه شخصیتشناسی شاهنامه فردوسی در ساختار شاخصهای نام، بوم، نوع، جنس، سن، طبقه، باور، خُلق و فرجام با وضعیتهای متفاوت به جامعه ادبی ارائه مینماید.
خلاصه ماشینی:
نتايج حاصل از يک سو کارآيي و سنجش الگوي «شاخص و وضعيت » را مشخص نموده است و از سويي ديگر، پژوهشي متفاوت در زمينه شخصيت شناسي شاهنامه فردوسي در ساختار شاخص هاي نام ، بوم ، نوع ، جنس ، سن ، طبقه ، باور،ُ خلق و فرجام با وضعيت هاي متفاوت به جامعه ادبي ارائه مينمايد.
در اين ميان روش کار رحيم خاني ساماني که بدون توجه به کنش و ساختار داستان به ريخت شناسي شخصيت ها در اثر پرشــخصــيتي چون هزارويک شــب پرداخته ، دريچه اي تازه در ســال هاي اخير بر روش طبقه بندي شخصيت گشوده است .
و تفسير ريخت شناسي اين شخصيت بر اساس جدول الگو چنين است : ١/٢-٤-١٠٠١)): همســر شــمس الدين دومين شــخصــيت از نخســتين داســتان جلد چهارم هزارويک شب است (: ١٠٠١ کد مشترک تمامي داستان هاي هزارويک شب ؛: ٤ شناسه جلد کتاب ؛ ١: شناسه داستان و ٢: شناسه شخصيت داستان ) و: A٥: بدون نام است ؛ : Bزادبوم او مصراست ؛ : C٣درباره شمايلش توضيحي وجود ندارد؛ D١: از نظر نوع انسان است ؛ E١ : مؤنث است ؛ F٦: داستان چند دوره زندگي او را در بر ميگيرد؛ G٤: در طبقه تاجران و بازرگانان است ؛ ٤/٦/٨ :H١: کنش هاي او شامل بسترسازي، ياريگري، غفلت و فرمان بري اســت ؛ K٣: خودش با گفتار و رفتار به باورهايش اشــاره ميکند؛: M٣ خلق پســنديده و ناپسند دارد؛ N١: در پايان قصه فرجامش خير است (رحيم خاني ساماني، ۱۳۹۶: ۱۰۴).