چکیده:
هدف از مقاله حاضر بررسی مبانی جرم شناسی راست جدید میباشد. بررسی ها نشان می دهد دیدگاه جرم شناسی راست جدید تحقق عملی سیاست های نظام جزایی را امری مبتنی بر کنترل و اداره آن دسته گروههای موجود در جامعه میداند که از شباهت های بیشتری با طبقات فرودست برخوردارند. جرم شناسی راست جدید متضمن سخت گیری و شدت گرایی بر مجرمان است این سیاست به منظور کنترل بزهکاری، عموماً مجرمان جرائم جنسی و جرائم خشونت بار به ویژه تکرار کنندگان این جرائم را مورد هدف قرار داده و بر سخت گیری کیفری از جمله اعمال مجازات های سخت و طولانی مدت بر این دسته از مجرمان تأکید میکند. رویکرد راست نو تدبیر نوآورانهای است و بیش از آن که به معنی سخت گیری و شدت در کیفر یا برخورد قهر آمیز پلیس با متخلفین باشد، نوعی سیاست عمومی نظارت و کنترل بر بی نظمی های اجتماعی و جرائم خرد است. به عبارت دیگر شاهد الهام بخشی رویکرد راست جدید از نظریه پنجره های شکسته و راهبرد تسامح صفر هستیم. رویکرد راست نو به جای این که یک نظریه اصولی و منسجم و معقول باشد، بیشتر نوعی جهت گیری خاص سیاسی است. اگر چنین رویکردی در جرم شناسی مطرح نمیشد یک نقص عمومی قانون و مقررات حاصل میشد. به طور کلی همانند اغلب نظریات جرم شناسی محبوبیت جرم شناسی راست جدید را نمیتوان از محیط سیاسی اطراف آن تفکیک کرد.
The purpose of this study is to investigate the basics of new right criminology. Studies have shown that the new right-wing criminology view considers the practical implementation of penal policies to be based on the control and management of those groups in society that have more similarities with the lower classes. The New Right Criminology imposes austerity on criminals. This policy, in order to control delinquency, generally targets perpetrators of sexual and violent crimes, especially repeat offenders, and imposes severe penalties, including severe and lengthy punishments. Time emphasizes this group of criminals. The New Right approach is an innovative measure, and is more of a public policy of monitoring and controlling social irregularities and petty crimes than a matter of harsh punishment or violent treatment of offenders by the police. In other words, we see the inspiration of a new right-wing approach to broken window theory and the zero-tolerance strategy. The New Right approach is more of a specific political orientation than a principled, coherent and rational one. If such an approach were not taken in criminology, a general flaw in law and regulation would result. In general, as with most criminological theories, the popularity of the New Right criminology cannot be separated from the political environment around it.
خلاصه ماشینی:
جرم شناسي راست جديد متضمن سخت گيري و شدت گرايي بر مجرمـان اسـت ايـن سياست به منظور کنترل بزهکاري ، عموما مجرمان جرائم جنسي و جرائم خشونت بار به ويژه تکـرار کنندگان اين جرائم را مورد هدف قرار داده و بر سخت گيري کيفري از جمله اعمال مجـازات هـاي سخت و طولاني مدت بر اين دسته از مجرمان تأکيد مي کند.
دولت ها که با مطالبـات روز افـزون مـردم در زمينـه تأمين امنيت و آسايش رو به رو شده بودند اين بار به نظريه ها و رويـه هـا و سياسـت هـاي جديـد محافظه کارانه در قبال بزهکاري روي آوردند که از آن به عبارتي به عنوان جنبش بازگشت به کيفر و به جهت ديگر به عنوان فرهنگ جديد کنترل جرم (تعبير گارلند) ياد مـي شـود (گارلنـد، ترجمـه ملک محمدي ، ١٣٩٧) در چارچوب جنبش بازگشت به کيفـر، از ايـن پـس بـزه کـار فـردي تلقـي مي شود که بنا به ملاحظات سود جويانه به فعاليت مجرمانـه روي مـي آورد، (ديـدگاه بنتـام و گـري بيکر ) پس يک کنش گر اقتصادي است ، يا زندگي مجرمانه را با آگاهي انتخـاب مـي کنـد.
يا به لحاظ اخلاقي مسئول اعمال خود از جمله خطايي است که در قالب جرم مرتکب مي شـود کـه در نتيجه فردي تقصير کار و سزاوار مجازات با توجه به تناسب ميزان شدت خطـاي ارتکـابي اسـت (کارکرد اخلاقي )، و نيز بازدارندگي و کارکرد فايده گرا و پيامد گراي خود با تکيه بر جنبه هاي سـزا دهي ، ارعاب انگيزي ، عبرت آموزي واکنش هاي کيفري مي باشد.