چکیده:
با تأسیس سلسله شیبانیان در بخارا، مدرسه به عنوان محوریترین رکن نظام تعلیم و تربیت اسلامی و همچنین به مثابه رکنی مهم در تربیت علما و نخبگان جامعه که از پیشینهی درخشانی در ماوراءالنهر برخوردار بود، مورد توجه و حمایت خوانین اوزبک قرار گرفت. این حمایت صرفاً از جانب شیبانیان انجام نشد، از سوی حکومتهای اَشترخانی و مَنغیت نیز که متعاقباً در این منطقه به قدرت رسیدند نیز با شدت و ضعف دنبال گردید. نوشتار حاضر در نظر دارد با استفاده از منابع تاریخی و آرشیوی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، به این پرسش پاسخ دهد که مدرسه چه جایگاهی در مشروعیت بخشی بر نهاد قدرت و نظام حاکمیت در بخارا داشته است؟ دستاوردهای پژوهش روشن میسازد که حکّام اوزبک به منظور استحکام پایههای قدرت و مشروعیتبخشی بر مطامع سیاسی در غلبه بر امرا و سلاطین، بهویژه در تقابلهای ایدئولوژیک (سنی- شیعه) از مدارس حمایت کرده و تمهیدات ویژهای برای عالمانِ علوم دینیِ تربیت یافته در مدارس در نظر میگرفتند، متقابلاً علما نیز به پاس این حمایتها بر کلیه خط و مشیها و تصمیمگیریهای دستگاه حکومت مُهر تأیید میزنند.
With the establishment of the Sheiban dynasty in Bukhara, the Madrasa was considered and supported by the Uzbek readers as the most pivotal pillar of the Islamic education system and also as an important pillar in the education of madrasas and elites of the society who had a brilliant background in Transoxiana. it placed. This support was not only provided by the Sheibanis, but also by the Ashtarkhani and Manghit governments, which subsequently came to power in the region. The present article intends to use historical and archival sources and a descriptive-analytical approach to answer the question of what place did the madrasa play in legitimizing the institution of power and the system of government in Bukhara? Research findings show that Uzbek rulers supported Madrasas and measures to strengthen the foundations of power and legitimize political greed in overcoming rulers and sultans, especially in ideological (Sunni-Shiite) conflicts. They were considered special for religious scholars educated in Madrasas, and in return, the ulema endorse all the policies, policies and decisions of the government apparatus.
خلاصه ماشینی:
هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سوال اساسی است که مدرسه چه جایگاهی در مشروعیت بخشی بر نهاد قدرت و نظام حاکمیت در بخارا داشته است؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و نتایج روشن میسازد که حکّام اوزبک به منظور استحکام پایههای قدرت و مشروعیتبخشی بر مطامع سیاسی در غلبه بر امرا و سلاطین، بهویژه در تقابلهای ایدئولوژیک (سنی- شیعه) از مدارس حمایت کرده و تمهیدات ویژهای برای عالمانِ علوم دینیِ تربیت یافته در مدارس در نظر میگرفتند، متقابلاً علما نیز به پاس این حمایتها بر کلیه خط و مشیها و تصمیمگیریهای دستگاه حکومت مُهر تأیید میزنند.
سنّت ساخت مدارس در دوره خاندان اوزبک شیبانی (حک: 906-1007ق/ 1500-1599م) ادامهدار بود و مدارس پر تعدادی توسط آنان در سمرقند و بخارا با هدف نیاز به مشروعیت از جانب علمای دینی تحصیلیافته در مدارس، تأسیس شد و با فراهم ساختن امکانات آموزشی و تسهیلات لازم در جهت رفاه حال استادان و طلّاب علم و همچنین ارتقاء سطح آموزش، گامهای مهم و مؤثری در این زمینه برداشته شد.
روحیه علم دوستی، عالمپروری و توجه به مراکز علمی نزد محمد شیبانی خان را روزبهان خنجی که خود نیز از طبقه علمای پرنفوذ دربار خان اوزبک بود در مهمان نامه بخارا اینگونه توصیف کرده است (روزبهان خنجی، 1355: ص330): خــان عـالـی مکــان امـام زمــان / پـادشـاه عالم محمـد شیبـان معـدن علم و حلم و رأفت اوست / زِ زینت مسند خلافت اوست اندرین نسخه که معروف است / او به اوصاف علم موصوف است در جای دیگر میسرآید (همان: ص307): قـــدر اربـاب علـم عـالی شد / لطـف خــان کـامل مـوالی شد حضــرت خـان چـو دلنــواز آمـد / عَـلَـمِ عـلـم سـرفــراز آمــد با به قدرت رسیدن عبیدالله خان، شهر بخارا به عنوان تختگاه ماوراءالنهر و مرکز حکومت شیبانیان برگزیده شد.