چکیده:
نسخ یکی از مهمترین مباحث علوم قرآنی است که مصادیق و عدد آن مورد کاوشهای علمی قرآنپژوهان قرار گرفته است. مهمترین علت این جستجو و مداقه پژوهشی، ابهام در تعریف و تحدید این واژه به دلیل تطورات واژه «نسخ» است. پژوهش حاضر، با روشی توصیفیـ تحلیلی و مطالعۀ کتابخانهای به تحلیل و بررسی و تعیین معنای واژه «نسخ» با توجه به لغت و با استمداد از کتابهای علوم قرآنی ابتدا به تعریف اصطلاحی آن در عرف قرآن پژوهان پرداخته است؛ سپس با جستجویی تاریخی در منابع روایی شیعه موارد کاربرد آن را شماره و در نهایت با توجه به علم معناشناسی، و تطور معنایی واژه «نسخ»، جایگاه این واژه در احادیث شیعه در دو دوره متقدمان و متاخران استخراج شده است و مشخص میشود با توجه به قرائن و نشانههای معنایی در بافت احادیث شیعه واژه «نسخ» گسترۀ معنایی وسیعی داشته و به معنای محدود امروزه نبوده است.
Abrogation [Naskh] is one of the most important topics in Qur’anic sciences,
the instances and numbers of which have been studied by Qur’anic scholars.
The most important reason for this research is the ambiguity in the definition
and limitation of this word due to the evolution of the word [Naskh]
Abrogation. The present study, with a descriptive-analytical method and a
library study to analyze and determine the meaning of the word "Naskh"
according to the word and using the books of Qur’anic sciences, has first
defined the technical meaning of the term in the background of Qur’anic
scholars. Then by searching historically in Shi‘a narrative sources, its uses
are numbered. Finally, according to the science of semantics, and the
semantic transformation of the term "abrogation", the state of this word in
Shi‘a hadiths in the earlier and later era has been extracted and is determined
according to the evidence and signs. Semantic's context in the context of
Shiite hadiths, the word "abrogation" has a wide range of meanings and has
not been limited in meaning today.
خلاصه ماشینی:
پژوهش حاضر، با روشی توصیفیـ تحلیلی و مطالعۀ کتابخانهای به تحلیل و بررسی و تعیین معنای واژه «نسخ» با توجه به لغت و با استمداد از کتابهای علوم قرآنی ابتدا به تعریف اصطلاحی آن در عرف قرآن پژوهان پرداخته است؛ سپس با جستجویی تاریخی در منابع روایی شیعه موارد کاربرد آن را شماره و در نهایت با توجه به علم معناشناسی، و تطور معنایی واژه «نسخ»، جایگاه این واژه در احادیث شیعه در دو دوره متقدمان و متأخران استخراج شده است و مشخص میشود با توجه به قرائن و نشانههای معنایی در بافت احادیث شیعه واژه «نسخ» گسترۀ معنایی وسیعی داشته و به معنای محدود امروزه نبوده است.
مطالعه پیش رو بر آن است با کنکاش در منابع، تطور این واژه در بافت احادیث شیعه را مورد توجه و دقت قرار داده و به اين سوال پاسخ دهد که آیا واژه «نسخ» در بیان روایات شيعی و در سیر عبور از دوران مختلف حدیثی تطور و دگرگونی معنایی داشته است یا از تغییر و تحول معنایی مصون بوده است؟ سپس با کاربست دانش معناشناسی به تحلیل نتایج حاصل از کاربردهای مختلف واژه نسخ در دو دوره متقدمان ومتأخران پرداخته و به اين سوال پاسخ دهد که تمایز مفهوم نسخ میان متقدمان و متاخران چیست؟ در یک دستهبندی کلی، مقصود از دوره متقدمان، قرن اول تا پنجم هجری است در این دوره حدیث شیعه از سوی معصومان صادرشده و اصحاب و راویان آن را به رشته تحریر کشیده تا در اختیار طبقه پس از خود قرار دهند.