چکیده:
اصول و روشهای تربیت اخلاقی از مکتب اهلبیت میباشد که هدف پژوهش حاضر نیز بر بررسی مولفهها و مفهوم تربیت اخلاقی بهمنظور ارائه الگوی تربیت اخلاقی است. نتایج حاصله حاکی از آن است که اصول و روشهای تربیت اخلاقی شامل حیات معقول، اندیشه ورزی وتعقّل، تقویت اعتقادات در تربیت اخلاقی، تقویت اعتقادات در تربیت اخلاقی، جایگاه تشویق و تنبیه در تربیت اخلاقی، بهرهمندی از اندیشههای والا، مسئولیتپذیری در تربیت اخلاقی، خلاقیت یابی و پرورش آن و توجّه به ارزشها و فرهنگ جامعه میباشد. روش مورد استفاده تحلیل محتوای کیفی است. منابع تحقیق شامل کتابها، مجلّات، مقالات و سخنرانیهاست. اصلیترین هدف تربیت انسانهای متفّکر، محقّق، پیشرو، عالم، متدیّن، متخّلق و آراسته به فضایل اخلاقی برای رسیدن به بصیرت، سعادت و جامعۀ صالح در شئون فردی و اجتماعی است که دستیابی به غایت اصیل زندگی انسانی یعنی قرب الی الله و تخلّق به اخلاق الله را دربر خواهد داشت.
خلاصه ماشینی:
11) صالحی و یار احمدی (1387)، در مقاله ای تحت عنوان « تبیین تعلیم و تربیت اسلامی» از دیدگاه «علاّمه طباطبایی »با تأکید بر هدف ها و روشهای تربیتی به بررسی مبانی انسان شناسی، تربیت اخلاقی شناسی و معرفت شناسی علاّمه طباطبایی به طور مختصر می پردازد و سپس بر مبنای اندیشههای ایشان، به استخراج اهداف و روش ها پرداخته و به برخی ویژگی های معلمان در تربیت اسلامی اشاره می کند و یاد آور می شود که تربیت زمانی می تواند موفق شود که به پیدایی برخی صفات رفتاری مطلوب در یاد گیرنده منجر شود و از آنجا که در تربیت اسلامی رسیدن به توحید و پرورش انسان خدا پرست هدف غایی مطرح شده می توان اذعان کرد که نقش اسوه ای مربی یا معلّم جایگاه و اهمیت ویژه ای دارد.
سؤال سوم: دیدگاه محمّد تقی جعفری درباره ارائه الگوی تربیت اخلاقی چگونه ترسیم و طراحی می شود ؟ علامّه بزگوارجعفری در تبیین و ارائۀ الگوی تربیتی، ابتدا بین تعلیم و تربیت تفاوت قایل می شوند، تعلیم و آموختن را زمینه ای برای تربیت که در«انتقال از حیات طبیعی محض به حیات معقول »لازم دانسته؛علاّمه معتقد است که در مسیر تربیت وجود رهبر و هدایتگر که خداون است ضروری میباشد خداوند با نهادینه کردن سه عنصر وجدان، عقل و قلب به عنوان محرّ ک های درونی که به رشد و کمال سوق می دهند، استاد جعفری در پاسخ به این سؤال که چرا گروهی با داشتن این عناصر الهی و تربیت پذیری انسان از حیات معقول بی بهره اند مسئلۀ اختیار را ذکر می نمایدکه می تواند شرط اساسی در پذیرش تربیت اخلاق و یا تعلیم وتربیت باشد.