چکیده:
هدف پژوهش، بررسی اثر بخشی آموزش مبتنی بر شفقت خود بر سرمایه روان شناختی و بهزیستی اجتماعی در مادران دارای کودک آهسته گام بود. از این جامعه با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند تعداد 30 مادر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه قرار گرفتند. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامههای سرمایههای روان شناختی لوتانز و بهزیستی اجتماعی کییز استفاده شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. گروههای آزمایشی تحت آموزش خود شفقتی (8 جلسه 90 دقیقهای) قرار گرفتند؛ گروه گواه در لیست انتظار مداخله قرار گرفت. دادهها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد، مداخله آموزش خود شفقتی بر افزایش سرمایه روان شناختی (p <0.05) و بهزیستی اجتماعی (p <0.01) در مادران دارای کودک آهسته گام اثربخش بود. بنابراین میتوان، از آموزش خود شفقتی در کمک به مادران دارای کودک آهسته گام استفاده کرد.
This study aimed to investigate the effectiveness of Self- Compassion Focused Training on psychological capital and social well-being in mothers with Slow paced children. From this population, 30 mothers were selected using a purposive sampling method and randomly divided into experimental and control groups. The Lutens and Keys Social Welfare Questionnaires were used to collect data. The research method was experimental with a pretest-posttest design with the control group. The experimental groups underwent self-compassion training (8 sessions of 90 minutes); The control group was placed on the waiting list for intervention. Data were analyzed using analysis of covariance. The results showed that self-compassion education intervention was effective in increasing psychological capital (p <0.05) and social well-being (p <0.01) in mothers with slow-moving children. Therefore, self-compassion training can be used to help mothers with slow-moving children.
خلاصه ماشینی:
رابینسـون ، هاسـتینگز، ویـس ، پاگاواتسـین و لونسـکی ( ,Robinson ,Lunsky &Hastings, Weiss, Pagavathsing )٢٠١٨)، در پـژوهش خـود رابطـه بـین شـفقت خود و تنیدگی هـای روان شـناختی را در والـدینی کـه فرزنـدانی بـا اخـتلالات رشـدی و هوشی داشتند بررسی کردند و نتیجه گرفتند، علـی رغـم سـایر عوامـل اسـترس زا، از قبیـل شرایط نامطلوب اقتصادی ، داشتن فرزند مبتلا به اختلال اختلال طیف اوتیسـم و بـار روانـی بالای والدین ، خودشفقتی بیشتر به سطوح پایین تنش و افسردگی مربـوط مـی شـود، نتـایج پژوهش نف و فاسو ( Faso &Neff )(٢٠١٥)، نشان داد دلسوزی نسبت بـه خـود در مـادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم بـا رضـایت از زنـدگی ، بهزیسـتی و امیـد ارتبـاط مثبـت و بـا افسردگی و استرس ارتباط منفی داشت .
درنتیجه با توجه به کمبود تحقیقـات گذشـته در بـاب سلامت و ویژگی های روانشناختی مادران این کودکان ، انجام تحقیقی بـه منظـور کمـک بـه بهبود شرایط زندگی آنان ضروری به نظر می رسد و لـذا هـدف پژوهشـی حاضـر، بررسـی اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت خـود بـر سـرمایه هـای روانـی و بهزیسـتی اجتمـاعی در مادران دارای کودک آهسته گام است .
٤. بحث و نتیجه گیری هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی آموزش مبتنی بر شفقت خـود بـر سـرمایه روان شناختی و بهزیستی اجتماعی در مادران دارای کودک آهسته گام بود.
اولین یافته نشان داد، آموزش مبتنی بـر شـفقت خـود بـر سـرمایه روان شناختی در مادران دارای کودک آهسته گام مؤثر است .
یافته دیگر نشان داد، آموزش مبتنی بر شـفقت خـود بـر بهزیسـتی اجتمـاعی در مـادران دارای کودک آهسته گام مؤثر است .