چکیده:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی- وجودی و درمان شناختی- وجودی مبتنی بر ذهنآگاهی برنشانگان افت روحیه و تجربه لذت در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز درمان سرطان شهرستان دزفول بودند که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند که با توجه به معیارهای ورود، 45 نفر به عنوان نمونه، انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه درمان شناختی-وجودی، درمان شناختی-وجودی مبتنی بر ذهنآگاهی و گواه گمارده شدند. برای گرداوری دادهها از مقیاس نشانگان افت روحیه (DS) (کیسان و همکاران، 2004) و مقیاس تجربه زمانی لذت (TEPS) (گارد و همکاران، 2006) استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان دادکه بین نشانگان افت روحیه و تجربه لذت در گروههای آزمایشی و گروه گواه تفاوت معنیداری به لحاظ آماری وجود دارد (001/0>P). همچنین، نتایج آزمون بونفرونی نشان داد که درمان شناختی- وجودی مبتنی بر ذهنآگاهی، به میزان بیشتری باعث کاهش افت روحیه بازماندگان سرطان پستان و افزایش تجربه لذت در این افراد میشود (001/0>P). در نتیجه میتوان با اضافه کردن تمرینات ذهنآگاهی به درمان شناختی- وجودی،به میزان بیشتری نشانگان افت روحیه را کاهش و تجربه لذت را افزایش داد.
This study was conducted to compare the effectiveness of cognitive- existential and mind- based cognitive- existential therapy on the fear of cancer recurrence and its components in women with breast cancer. The method of the present study is quasi-experimental and pretest-posttest with a control group. The statistical population of this study included all women with breast cancer referred to Dezful Cancer Treatment Center who were selected by the available sampling method. according to the inclusion criteria, 45 people were selected as a sample and randomly divided into three groups existential-cognitive group therapy, mindfulness-based existential-cognitive group therapy, and a control group was assigned. Used to collect data Demoralization Scale (Kissane et al., 2004) and Temporal Experience of Pleasure Scale (Gard et al., 2006). The results of the multivariate analysis of covariance showed that there was a statistically significant difference between demoralization and pleasure experience in the experimental and control groups (P
based existential-cognitive therapy further reduces the Demoralization in breast cancer survivors and increases the experience of pleasure in these people (P
خلاصه ماشینی:
رويش روان شناسي، سال ١١، شماره ١، شماره پياپي ٧٠، فروردين ١٤٠١ Rooyesh-e-Ravanshenasi Journal(RRJ),11(1), 2022 مقايسه اثربخشي گروه درماني شناختي- وجودي و گروه درماني شناختي-وجودي مبتني بر ذهن آگاهي برنشانگان افت روحيه و تجربه لذت در زنان مبتل به سرطان پستان Comparison of the Effectiveness of Existential–Cognitive Group Therapy and Mindfulness–Based Existential– Cognitive on Demoralization and Experience of Pleasure in Women with Breast Cancer * سارا رشتي (نويسنده مسئول ) Sara Rashti PhD of Psychology, Department of Psychology, Faculty دکتري روان شناسي ، گروه روان شناسي ، دانشکده علوم تربيتي و روان شناسي ، of Education and Psychology, Shahid Chamran دانشگاه شهيد چمران اهواز، اهواز، ايران .
experience of pleasure, breast cance نوع مقاله : پژوهشي دريافت : تير ١٤٠٠ پذيرش : مهر ١٤٠٠ ويرايش نهايي: فروردين ١٤٠١ مقايسه اثربخشي گروه درماني شناختي- وجودي و گروه درماني شناختي-وجودي مبتني بر ذهن آگاهي برنشانگان افت روحيه و تجربه لذت در زنان مبتلا به سرطان پستان Comparison of the Effectiveness of Existential–Cognitive Group Therapy and Mindfulness–Based Existential– Cognitive on … مقدمه سرطان ١ يک بيماري پيچيده ژنتيکي، اپي ژنتيکي و محيطي و داراي تنوع فراواني در سطوح بافتي و سلولي است و اصطلاحي کلي براي توصيف گروه بزرگي از بيماريها است که با رشد کنترل نشده سلول هاي بدن و تهاجم به بافت هاي موضعي و متاستاز سيستماتيک مشخص ميگردد.