چکیده:
ملاصدرا فلسفه را علمی برای استکمال همۀ نفوس انسانی معرفی میکند و آن را مختص گروه خاصی نمیداند؛ اما پیچیدگی مسائل فلسفی و دشواری فهم آن بهدلیل انتزاعیبودن بر کسی پوشیده نیست. این در حالی است که ازنظر ملاصدرا قوۀ خیال و قدرت سخن دو موهبت الهی است که امکان فهم و انتقال اینگونه مسائل را برای مخاطبان مختلف ایجاد میکند. قوۀ خیال بهکمک تجزیه و ترکیب صور و معانی، پیوسته در حال ایجاد صور و معانی جدید است و زبان با گسترهای بهپهنای خلاقیت ذهن، با تغییرات مداوم در فرم و محتوا، ابزاری است در خدمت ذهن گوینده برای انتقال معانی به ذهن مخاطب. داستان قالبی است که دو عنصر خیال و سخن فصل ممیّز آن از دیگر متون است. در این مقاله، عناصر داستان از منظر حکمت صدرایی بهروش توصیفیتحلیلی تبیین شده و نیز ظرفیتهای داستانیشدن آن بررسی شده است. وجود تمثیلات در حکمت صدرایی و عرضهشدن آن در قالب چهار سفر، امکان خوانشی داستانی از آن را با بهرهگیری از کهنالگوی «سفر قهرمان» فراهم میکند.
Mulla Sadra introduces philosophy as a knowledge for the perfection of all human souls and does not limit to a certain group; the complexity of philosophical issues and the difficulty of understanding them due to their abstract nature, however, is not hidden. Nevertheless, according to Mulla Sadra, the power of imagination and speech are two divine gifts that make it possible for different audiences to understand and convey such complex issues. The power of imagination, by analyzing and combining forms and meanings, is constantly creating new forms and meanings, and language, with a wide range of mental creativity, through continuous changes in form and content, is a tool at the service of the speaker’s mind to convey meanings to the audience. Story is a format which is distinguished from other texts by the two elements of imagination and speech. In this article, the elements of story are explained from the perspective of Sadra’s philosophy in a descriptive-analytical way, and its narrative capacities are examined. The existence of allegories in Sadra’s philosophy and its presentation in the form of four journeys makes it possible to have a narrative reading of it using the old narrative archetype of “hero’s journey”.
خلاصه ماشینی:
حکمت صدرایی ، خیال، سخن ، داستان، سفر قهرمان مقدمه مباحث فلسفی به دلیل پیچیدگی و انتزاعی بودن فقط مدنظر قشر خاصی از تحصیل کردگان جامعه بوده است و از میان همین جمع ، کمتر کسی را می توان یافت که از فضای نظری صرف خارج شود و بین زندگی روزمره و وقایع اطراف خود با فلسفه پیوند برقرار کند.
به عبارتدیگر معانی دو گروه اند: برخی از قبل در اذهان، موجود و بین آنها مشــترکاند؛ لذا برای انتقال آن به مخاطب کافی است که لفظ وضع شده برای آن بیان شود تا به طور مستقیم و صریح مخاطب را به آن معنا منتقل کند؛ اما برخی معانی تنها منحصر به ذهن شخص و به واسطۀ ادراک یا تجربه ای شخصی است ، اینجا است که خلاقیت سخن به کمک گوینده می شتابد تا با بهره گیری از عناصر خیالی همچون تشبیه ، استعاره ، کنایه ، مجاز، رمز و...
می توان با بسط این نظر گفت که برای بیان حقیقت واحد، قالب های مختلفی وجود دارد که هر قالب وجهی از وجوه حقیقت را منعکس می کند و نیز باتوجه به اهمیت نقش مخاطب در دریافت معنا، هر مخاطب متناسب با ظرف وجودی خود می تواند از قالب متناسب با ادراک خویش بهره مند شود؛ برای مثال قالب هایی مانند تصویر (اعم از ثابت یا متحرک)، تمثیل و تشبیه ، استعاره ، داستان، متن صریح ، متون انتزاعی و...