چکیده:
چوبک، نویسنده ای است که درون مایه، موضوع و شخصیّت های داستانی خویش را از میان مردمان ستم دیده، رنجور و قشر آسیب دیدۀ جامعه انتخاب می کند. مردمانی که به خاطر شرایط بد اجتماعی و معیشت سخت در معرض انواع آسیب های اجتماعی قرار می گیرند. در این میان، شیوۀ شخصیّت پردازی چوبک که با جزئی نگری مینیاتوری همراه است، ناگزیر از توصیف غیرمستقیم شخصیّت از طریق چهره و اندام است و برای این منظور تیپ سازی با عارضه های جسمانی و نشان دادن آسیب های اجتماعی در چهره و اندام شخصیّت ها با نگرش ناتورالیستی چوبک، تناسب کامل دارد. برای بررسی این ادّعا، در پژوهش حاضر، شیوۀ شخصیّت پردازی محمّد، شخصیّت اصلی داستان بلند تنگسیر را مورد مطالعه قرار داده ایم. نتیجۀ بررسی نشان می دهد که چوبک در توصیف چهره و اندام محمّد به اندازۀ بسیار زیادی از عارضه های جسمانی در شخصیّت پردازی وی استفاده کرده و از محمّد، چهره ای دُرشت و خشن و غولی گُنده و بدقواره آفریده است تا باورپذیری مخاطب برای به دست گرفتن اسلحه و اقدام به قتل مُسلحانۀ وی را تأمین کند.
Choobak is a writer who has chosen the origin, title, and narration characters from among the oppressed, laymen, poor, and vulnerable classes of the people. They are exposed to different types of social harms due to the bad social conditions and difficulties in affording their lives. Meanwhile, the character selection of Choobak is along with a miniature regard of the details. Thus, he has tried to indirectly describe the characters through facial and bodily features and therefore, his typology completely accords with body fractures and the representation of social harms in face and body characteristics of the characters regarding the naturalistic outlook of Choobak. To investigate about such a claim, the present research has dealt with the character called: “Mohammad”, the major character in the novel called: “Tangsir” written by Choobak. The results showed that Choobak has greatly utilized body problems in describing the face and body of “Mohammad” in developing this character. He has introduced “Mohammad” as a fat, furious, and a gigantic monster to inspire the readers to believe him using a weapon and murder someone using the gun.
خلاصه ماشینی:
نتيجۀ بررسي نشان مي دهد که چوبک در توصيف چهره و اندام محّمد به اندازة بسيار زيادي از عارضه هاي جسماني در شخصيّت پردازي وي استفاده کرده و از محمّد، چهره اي دُرشت و خشن و غوليُ گنده و بدقواره آفريده است تا باورپذيري مخاطب براي به دست گرفتن اسلحه و اقدام به قتل مُسلحانۀ وي را تأمين کند.
در عرصۀ داستان و رُمان نيز که روايت قصّۀ زندگي آدمي است ، آسيب هاي اجتماعي بهترين تم و درون مايه براي روايت يک داستان و عارضه هاي جسماني ، بهترينُ مشّخصه براي شخصيّت پردازي قهرمان داستان از طريق توصيف چهره و اندام مي باشند، موضوعي که در اين پژوهش درصدد بررسي آن مي باشيم تا نشان دهيم که نويسندگاني چون صادق چوبک که تم و درونمايۀ اصلي داستان هاي خود را از جامعه اي که در آن زندگي مي کنند؛ مي گيرند؛ بالتبع شخصيّت هاي داستاني خود را نيز که برآمده از دل همان جامعۀ فقير و رنج زده مي باشند، انتخاب مي کنند؛ چگونه از عارضه هاي جسماني و آسيب هاي اجتماعي براي شخصيّت پردازي و پيشُ برد کُنش داستان و در نهايت آسيب شناسي اجتماعي سود مي برند.
عارضه هاي جسماني توصيف شده در داستان تنگسير علاوه بر آنکه آسيب هاي اجتماعي جامعۀ فلاکت زده و فقير و نابسامان را برملا مي کنند؛ اين امکان را نيز براي چوبک فراهم مي آورند که نگاه ناتوراليستي خود را به مخاطب القاء کند.