چکیده:
غزل از قالبهای رایج برای بیان مضامین عشق و عرفان است که گاهی شاعر از این قالب شعری برای انتقاد جامعه از آن بهره می برد. در این میان نظامی از شاعرانی است که با تابوشکنی در مضمون و محتوای غزل، مفاهیم بنیادی و انتقادی خود را نسبت به صوفیان و زاهدان ریاکار بیان می دارد که این امر یادآور شعر قلندرانه است. شعر قلندرانه با سنایی آغاز می شود و پس از نظامی، در اندیشه حافظ و عطار به کمال می رسد. در این راستا نظامی با توصیف شراب و ترغیب مخاطبان به مَی و میخانه، ارزش های جدیدی را به جامعه عصر خود معرفی می کند که این امر با شکستن توبه و تقابل اماکن مقدس و نامقدس، راهی جدید را در عرصه ادبیات انتقادی می گشاید. وی با رد مظاهر شریعت و انتقاد از تصوف دروغین، تعریض و کنایاتی را به واعظان و صوفیان متظاهر نما روا می دارد که با رند و قلندر خواندن خود، مسیرش را از پشمینه پوشان جدا می کند. نظامی با طرح داستانهایی با مضامین قلندرانه و دعوت به خوش باشی و شادکامی، وزنی پرتحرک را در غزل به کار می برد تا مضمونهای قلندرانه در سرودهایش را بیشازپیش برجسته سازد و خود را بهعنوان شاعر قلندریه در کنار دیگر شعرای این سبک شعر انتقادی قرار دهد که این نشاندهنده خود واقعی و پنهان نظامی در خمسه است. این پژوهش با روش تحلیلی و توصیف شواهد مثال از دیوان غزلیات به انجام رسیده است تا ضمن معرفی اندیشه ملامتی و انتقادی نظامی، او را در کنار دیگر شعرای قلندر مسلک قرار دهیم.
Lyric is a common format for expressing the themes of love and mysticism. Sometimes the poet uses this poem to criticize the community. In the meantime, the nezami is one of the poets who, with the revelation of the content and content of the lyric, express their fundamental and critical concepts to the hypocrites of Sufis and eremites. This reminds us of the Qur'anic poetry. Poetry qalandaraneh with the Sanayee, and after the nezami, the idea of Hafez and Attar is perfected. In this regard, the kezami introduces new values to the society of its age by describing wine and persuading audiences to wine and wine, which opens up a new way in the field of critical literature by breaking the repentance and opposition of holy and unholy places. By rejecting the manifestations of shari'a and criticizing false Sufism, he pretends to worship and preach the preachers and Sufis who, with Rand and the Qalandar of his reading, separate his path from the wool. The nezami, using stylistic stories on the themes of the Qalandari, inviting for happiness and happiness, used the vibrant weight in sonnets to highlight the contents of the Qalandar in his poems and to present himself as a poet of the kingdom among other poets of this genre of critical poetry. Which is a real and hidden secret of the khumsah. This research has been conducted with an analytical method and descriptive evidence, for example, of the lyric Divan, in order to introduce a systemic and critical thought to him along with other Qalandar scholars.
خلاصه ماشینی:
/ بنابراين با توجه به پيشينه هاي مذکور لازم به يادآوري است که درباره مباحث قلندرانه در ٢٤١ غزل هاي نظامي، نه تنها تاکنون پژوهش جامعي صورت نگرفته بلکه اکثر صاحب نظران ازجمله زرين کوب ، فقط به شاعراني مانند عطار، سنايي و حافظ به عنوان شاعران قلندريه اشاره کرده اند و به مضامين قلندرانه در غزل نظامي نپرداخته اند در حاليکه در اين پژوهش بر آنيم تا علاوه بر معرفي نظامي به عنوان شاعري قلندر مسلک ، انديشه هاي ملامتي وي را که پيش از حافظ و حتي مولانا رواج داشته را به پژوهشگران حوزه ادب و عرفان معرفي کنيم .
براي ورود به مبحث ، ابتدا ويژگيهاي اشعار قلندرانه را مورد واکاوي قرار ميدهيم که خانم قوامي در يک پژوهش جامع ، تمامي ويژگيهاي آن را اين گونه طبقه بندي کرده است «استفاده از اصطلاحات مربوط به مي و ميخانه و توصيف شراب – تقابل مکان هاي مقدس و نامقدس - رد مظاهر شريعت و تصوف - تعريض و کنايه به زاهدان و صوفيان - نسبت دادن قلاش و رند به خود- وجود داستان در ساختار بعضي از غزل هاي قلندري- داشتن وزن پرتحرک در ميان غزل ها»(قوامي، ١٣٨٩: ١٤٧ / 246 -١٥٧) که علاوه بر موارد فوق ميتوان به ديگر ويژگيهاي اشعار قلندرانه اشاره کرد که عبارت اند از:«خوشي و شادکامي و بيپروايي از زندگي کنوني و عدم توبه که در اشعار ديگر قلندرسراها به چشم ميخورد»(طايفي،١٣٩٢: ٥٦-٦٠) که اين ويژگيها در غزليات نظامي به خوبي قابل مشاهده و بررسي است .