چکیده:
این مطالعه با هدف شناسایی زمینههای تعارض کار-خانواده و شیوههای برقراری تعادل میان نقشهای شغلی و خانوادگی انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن پدیدارشناسی بود. افراد مورد مطالعه شامل 27 زن دارای فرزند زیر 12 سال شاغل در شهرداری شهر تهران است که از طریق نمونهگیری هدفمند و با حداکثر تنوع بهلحاظ سن، تعداد فرزندان، نوع سمت و نوع قرارداد، انتخاب و براساس سطح اشباع نظری تعیین شدند. شیوۀ گردآوری دادههای مصاحبۀ عمیق بهصورت انفرادی و حضوری و روش تحلیل یافتهها، تحلیل مضمون است که به سه شیوۀ کدگذاری باز، محوری و انتخابی استخراج شدند. براساس یافتههای مطالعه زمینههای تعارض در 8 خردهمضمون و 3 مضمون اصلی «رویکرد جنسیتی نابرابر در عرصههای خصوصی و عمومی»، «الزامات شغلی بالا» و «رهاشدگی و در حاشیه ماندن سیاستهای حمایت از خانواده و فرزندآوری» قرار میگیرد. راهکارهای مادران شاغل برای ایجاد سازگاری که از مجموع 95 مفهوم اولیه و 18 زیرمضمون استخراجشدهاند، در دو مضمون اصلی تحت عنوان «عقلانیت کرانمند» و «شکلگیری تمهیدات غیرسنتی سازمانی» دستهبندیشدهاند. درمجموع درحالیکه ابتکارات سیاستگذاری میتواند در کمک به زنان برای سازگاری نقشهای دوگانه مؤثر باشد، بسیاری از زنان هنوز این مسائل را در سطح فردی یا شخصی حل میکنند و احساس میکنند سیاستهای اتخاذشده ازسوی سازمان کافی نیست و یا ضمانت اجرایی ندارد و به همین دلیل بهطور ملموس بر زندگی آنها تأثیر نگذاشته است.
This study aims at identifying the areas of work-family conflict as well as the ways to balance work and family plans. Its approach is qualitative, and its methodology is based on phenomenology. The sample involves 27 women with children under 12, who work in Tehran Municipality. They are selected through purposive sampling with maximum variety in terms of age, number of children, position, and type of contract, then to be determined based on the theoretical saturation level. The data collection method is in-depth interview and the analysis method is thematic analysis, extracted in three methods of open, axial, and selective coding. Based on this study’s findings, the areas of conflict are divided into 8 sub-themes and 3 main themes: "high job requirements", "unequal gender approach in the private and public spheres", and "abandonment and marginalization of policies for family and childbearing ". Working mothers also make great efforts to adapt and use a variety of strategies. These strategies, extracted from a total of 95 basic concepts and 18 sub-themes, are classified into two main themes, namely "bounded rationality" and "formation of non-traditional organizational arrangements". In general, while policy initiatives can be effective in helping women adapt to dual roles, many women still address these issues on an individual or personal level. Working women feel that the policies adopted by the organization are insufficient and have no executive guarantee; therefore, they do not affect their lives significantly.
خلاصه ماشینی:
(مقالة پژوهشي ) زمينه هاي تعارض ميان نقشهاي شغلي و خانوادگي و راهبردهاي ١ مقابله اي با آن: مورد مطالعه زنان شاغل در شهرداري شهر تهران ٢ حجيه بي بي رازقي نصرآباد چکيده اين مطالعه با هدف شناسايي زمينههاي تعارض کار-خانواده و شيوههاي برقراري تعادل ميان نقش هـاي شـغلي و خـانوادگي انجام شد.
اين مقاله مستخرج از طرح پژوهشي با عنـوان «تجربـة زيسـتة زنـان شـاغل در شـهرداري در برقـراري تـوازن ميـان نقشهاي شغلي و خانوادگيا تأکيد بر مقوله فرزندآوري (مـورد مطالعـه شـهر تهـران)» اسـت کـه در سـال ١٤٠٠بـا حمايـت مؤسسة تحقيقات جمعيت کشور و همچنين حمايت مالي معاونت اجتماعي فرهنگي شهرداري تهران انجام شده است.
بهدليل آنکه آنان بيشتر بيرون از خانه مشغول هستند و تمايل بيشتري دارنـد تا از اوقات خود در خانه براي رهايي از فشارهاي محيط کار استفاده کنند مطابق با نظرية پلک احتمـال بيشتري وجود دارد که مردان در مقايسه با زنان، اجازه دهند تعارض کاري به حوزة نقشهاي خانوادگي ريزش پيدا کند و درنتيجه آنان تعارض را از کار بـه خـانواده تجربـه ميکننـد، درحاليکـه بـراي زنـان احتمال بيشتري دارد که مسئوليتهاي خانوادگي وارد زندگي کاري و نقش شغلي آنـان شـده و بـر آن تأثيرگذارد.