چکیده:
چمبرز از نظریهپردازان حوزهی ادبیات کودک و نوجوان است که نظریهی خوانندهی نهفته در متن را برای بررسی ارتباط نویسنده و خواننده مطرح کرده است. براساس این نظریه، نویسنده هنگام نوشتن متن، خوانندهای را در ذهن خود تصور میکند و متن خود را بر پایهی آن روایت میکند. به اعتقاد وی، نویسنده برای ارتباط با خواننده از چهار عنصر سبک، دیدگاه، طرفداری و شکافهای گوبا کمک میگیرد و با استفاده از آنها، خواننده را به درون متن میکشد. در تحقیق حاضر سعی شده است با استفاده از شیوهی توصیفیتحلیلی، ضمن شناسایی ویژگیهای نوجوان، خوانندهی نهفته در رمانهای هستی و زیبا صدایم کن را بررسی کرده و به این سوالات پاسخ دهیم که خوانندهی نهفتهی این آثار کیست (کودک، نوجوان یا بزرگسال)؟ و چه ویژگیهایی دارد؟ نویسنده در آفرینش خوانندهی نهفته، از کدامیک از شیوهها یاری گرفته است؟ براساس نتایج پژوهش، مخاطب آثار حسنزاده نوجوان بوده و خوانندهی نهفته ویژگیهای نوجوان را دارد. نویسنده از هر چهار شیوه برای آفرینش خوانندهی نهفته استفاده کرده است.
Chambers is a child and adolescent literature theorisians that has proposed a implied reader theory in text to examine the relationship between author and reader. the author when writing a text, imagines a reader in his mind and narrates his text according to it. the writer uses the four elements of style, point of view, siding, and gaps to communicate with the reader and draw the reader into the text. In the present study, using a descriptive-analytical approach, tried to in addition to identifying the adolescent characteristics, examine the implied reader in the novels "Hasti" and "Call me Ziba" in order to answer the following questions: Who is the implied reader at these works (child, teenager or adult)? And what is its features latent reader? Which of the methods has helped in the creation of implied reader? According to the research results, the audience of Hassanzadeh's works is a teenager and the implied reader has the characteristics of a teenager. He has used four ways to create a implied reader.
خلاصه ماشینی:
نويسنده نميتواند درباره ي مخاطب خود بدون پيش فرض هاي آگاهانه يا ناآگاهانه بنويسد و موفقيت اثر وي بيشتر بر پايه ي انتخاب او از ميان پيش فرض هايش است (١٩٧٨:١ ,Chambers)؛ بنابراين براي تحليل متن بايد در ويژگيهاي مخاطب دقيق شد تا کشف کرد که نويسنده تا چه اندازه 1 Zipes 2 Chambers موفق شده است متني خلق کند که مناسب مخاطب آن باشد و آيا متن موجود، مخاطب خود را به درون متن ميکشد؟ و ميتوان به آن متن ، اثر نوجوان گفت ؟ در تحقيق حاضر بر آن هستيم ، با استفاده از شيوه ي توصيفيتحليلي، خواننده ي نهفته را در رمان هستي يکي از آثار حسن زاده است که به عنوان اثر برتر از ديدگاه مخاطبان شناخته شده است و زيبا صدايم کن نيز تاکنون جوايز متعددي را به خود اختصاص داده است ، بررسي کرده و به اين سؤالات پاسخ دهيم که خواننده ي نهفته ي اين آثار کيست (کودک، نوجوان يا بزرگ سال )؟ و چه ويژگيهايي دارد؟ نويسنده در آفرينش خواننده ي نهفته ، از کدام يک از شيوه ها بهره گرفته است ؟ آيا همه ي شيوه ها با يکديگر هماهنگ بوده و جنبه هاي ديگر اثر را تقويت ميکنند؟ آيا نويسنده موفق شده مخاطب را به درون متن دعوت کند؟ و آيا ويژگيهاي خواننده ي نهفته در متن با خواننده ي واقعي مطابقت دارد؟ ٢.