چکیده:
بشر از همان اوان حیات خود بر زمین، با پدیدههای رازآمیز بسیاری روبهرو بودهاست و یکی از رازآمیزترین این پدیدهها برای او، نور بودهاست. نور، نوع زندگی و معماری فضای زیست آدمی را تحتتأثیر قرارداده و افزون بر جنبۀ مادی و فیزیکی حیات بشر، بهتدریج بر جنبۀ ذهنی و معرفتی وی نیز پرتو افکندهاست. در ساحت معرفتی و فلسفی، نور، چشمانداز بحثهایی ظریف را فراروی آدمی گشودهاست. در کنار همۀ این ویژگیها، نور بهعنوان تجلّی زیبایی، در خدمت بیان هنری درآمده و گونههای هنر را از امکانات مادی و بیانی وسیعی بهرهمند کردهاست. در این مقاله با استفاده از نظریۀ نماد، کارکردهای نمادین نور و خوشههای تصویری مرتبط با آن یعنی خورشید، آفتاب، شمع، چراغ و ... در دیوان حافظ تبیینمیشود. و نیز سعیکردهایم به بررسی لایهها و وجوه گوناگون نور از قبیل نور نماد حق تعالی، انسان کامل، جهانِ غیب به منزلۀ نور، حضور نور در مکان، خوراک و شراب و تبیین مقولۀ فنا و بقا در دیوان حافظ با استفاده از پدیدۀ نور بپردازیم تا دریچهای دیگر برای شناخت کاملتر دیوان این شاعر برجسته گشوده شود.
Human being has been faced to the lots of mysterious phenomena from the early beginning of life on earth and one of this enigmatic phenomenon has been light. Light has affected the lifestyle and architectural of the human living space and in addition to the physical and material aspects of human life, gradually, has radiated mental and knowledge aspects of him. It has opened the prospect of delicate discussions in front of mankind in epistemological and philosophical. In addition to all these features, light has been served artistic expression as an expression of beauty, and has benefited the types of art from resources and expression range. In this paper explaine light and clusters of visual Symbol functions associated with the sun, sunshine, candles, lamps and ... in Divan of Hafez by using cognitive theory of Symbolic signs, and we have tried to examine the layers and various aspects of light such as light as God, the perfect man, the invisible world as a light, the light spaces, food and wine and clarify the issue of annihilation and survival in Divan of Hafez deal by using the phenomenon of light to highlight and open a window for more complete understanding of his poetical works of this brilliant poet.
خلاصه ماشینی:
پيشينۀ تحقيق نظر به اهمیّت حافظ و جایگاه والای او در شعر پارسی، آثار و احوال او بهصورت مستقل یا نامستقل و در قالب کتاب یا مقاله، موضوع پژوهشهای بسیار بوده كه میتوان به موارد زير اشارهكرد: «درس حافظ» از محمد استعلامی؛ «آب طربناك» از سيديحيی يثربی؛ « مقايسۀ انسان كامل از ديدگاه بيدل و حافظ» از عبدالغفور آرزو؛ « آشنایی با حافظ شیرازی» از زينب يزدانی؛ « شرح غزلهای عارفانه و صوفیانه حافظ» از ایرج امیرضیایی؛ « شاخ نبات: چهره حافظ در قلمرو خیال» از حمزه سردادور؛ « خلوت انس: تحلیل اندیشهها و شخصیت حافظ» از محمدتقی جعفریتبریزی؛ « بوسهای بر ساغر حافظ» از غلامعلی صالحی؛ امّا تاکنون هیچ پژوهش مستقلی با موضوع مفاهيم نمادین نور در دیوان حافظ صورت نگرفتهاست و از این جهت، این تحقیق تازه و بدون پیشینه است.
یکی از این مصداقها، خورشید است: وصل خورشيد به شبپرّۀ اعمي نرسد که در آن آينه صاحبنظران حيرانند (حافظ، 1372: 149 از انگاره نماد «خدا آفتاب است» يا «خدا خورشيد است» برای توصيف ازلیت و عظمت خداوند استفادهشدهاست كه كاربرد اين نماد میتواند دو مفهوم متفاوت داشتهباشد: اول اينكه خداوند منشأ نور است و بر بنيان تفكر اشراقي با آفرينش موجودات پيوندی ديرينه دارد و ديگر اينكه عظمت آفتاب را پيش چشم مخاطب میآورد: به هواداري او ذرهصفت رقصکنان تا لب چشمه خورشيد درخشان بروم (همان: 279) شمع نماد حق تعالی حافظ اگرچه از نمادهایي چون خورشيد و آفتاب برای نماياندن سرّ روشنی پروردگار استفادهكرده، امّا گاه از واژگان دیگری نيز برای بازتاب اين معنا بهره بردهاست.