چکیده:
خودگرایی روانشناختی[1] از مباحث مهم علمالنفس اخلاقی و به عنوان نظریهای در باب انگیزههای رفتار آدمی بشمار می رود. براساس این نظریه، هدف غایی تمامی رفتارهای آدمی از جمله ایثار، خوددوستی است. با توجه به اهمیت ایثار در اخلاق اسلامی در این مقاله که بهروش توصیفی ـ تحلیلی به نگارش درآمده، جایگاه ایثار در نظریه خودگرایی روانشناختی بررسی شده و با آموزههای اخلاقی قرآن مورد ارزیابی قرار گرفته است. منحصر دانستن انگیزههای آدمی در انجام افعال، به خوددوستی و تفسیر خودخواهانه داشتن از ایثار در نظریه خودگرایی روانشناختی، از نگاه تکساحتی به انسان و تقلیل ارزشهای والای انسانی در حب ذات به معنای مادی آن در زندگی سرچشمه میگیرد در حالی که آموزههای قرآنی، منشأ وانگیزه افعال متعالی و ارزشمندی همانند ایثار را منِ ملکوتی انسان دانسته است. از نظر قرآن کریم ایثار با انگیزه وصول به کمالات متعالی و کسب رضایت حقتعالی و نائلشدن به مقام قربالهی صورت میپذیرد نه صرفا برای آسودگی خاطر و آرامش فرد ایثارگر.
[1]. Egoism.
Psychological egoism is one of the most important topics in moral psychology and as a theory about the motivations of human behavior. According to this theory, the ultimate goal of all human behavior, including self-sacrifice, is selfishness. Considering the importance of self-sacrifice in Islamic ethics, the study discusses the status of self-sacrifice in the theory of psychological self-orientation and evaluates it with the moral teachings of the Qurchr('39')an. Confining the human motives in performing actions to selfishness and selfish interpretation of self-sacrifice in the theory of psychological selfishness, originates from a monocultural point of view to man and the reduction of high human values in the essence of love in its material meaning in life. Whereas the Quranic teachings has considered the transcendent ego as the origin and motivation of sublime and valuable actions such as self-sacrifice. According to the Holy Qurchr('39')an, self-sacrifice is motivated by attaining the transcendent perfections and gaining the satisfaction of Allah and attaining the status of nearness to Allah, not merely for the comfort and peace of the self-sacrificing person.
خلاصه ماشینی:
بايد توجه داشت خودگروي روانشناختي بهمعناي دقيق كلمه، مربوط به اخلاق نيست؛ چراكه خودگروي روانشناختي صرفاً مدعي توصيف سرشت خودگرايانه انگيزههاي انساني است و در پي تعيين ارزش اخلاقي چنين انگيزه يا رفتارهاي ناشي از آن نيست، ولي عليرغم اين، خودگروي روانشناختي در فلسفه اخلاق داراي اهميت است؛ زيرا در صورت صادق بودن نظريه خودگرايي روانشناختي، هر نظام اخلاقياي كه معتقد باشد ما بايد كاري را انجام دهيم كه منافع شخصي خودمان را تحقق نبخشد، كاذب خواهد بود.
خودگرايي روان شناختي و ايثار همانطور كه بيان گرديد نظريه خودگرايي روانشناختي آموزهاي اخلاقي نيست، بلكه نظريهاي است در باب انگيزش انساني، كه به ما ميگويد: انسانها چگونه آفريده شدهاند، نه اينكه اعمال آنان درست است يا خطا (پالمر، 1388: 71) براساس اين نظريه، تنها چيزي كه هركس قادر به خواستن يا طلبيدن آن است، درنهايت، همان منافع شخصي خود اوست.
خودگرايي روانشناختي، يك فرضيه و ادعاي تجربي و روانشناسانه است، كه انگيزه تمامي اعمال و رفتارهاي آدمي را در تبييني واحد ارائه داده و بيان مينمايد كه انسانها از حيث طبع و طينت، خودگرا آفريده شدهاند و تنها به دنبال كسب منافع خود هستند و تمامي اعمال آنها با انگيزههاي خودگروانه و براي نيل به منفعت شخصي صورت ميپذيرد.
3. هرچند حبذات به خودي خود مستلزم نفي توجه به نيازهاي افراد ديگر نيست، ولي بايد توجه داشت كه برخلاف نظر مكتب خودگرايي روانشناختي كه معتقد است اين انگيزه صرفاً احساس رضايت خودمان است نه چيز ديگر، (فرانكنا، 1383: 60) ازنگاه قرآن انگيزهها رفتارهاي آدمي صرفاً براي رضايت خود فرد انجام نميپذيرد.