چکیده:
تامل در مبانی فکری ملاصدرا و کاوش در آثار متعدد وی، با توجه به نظریهپردازیهای بکری که در این زمینه دارد، افقی نو برابر چشمها میگشاید؛ به طوری که میتوان اندیشه وی را با نگاه تازهای بازخوانی و ظرفیت فوقالعاده آن را در حوزه فلسفه اخلاق مشاهده کرد. از مهمترین مباحث این حوزه، نظریه ارزش اخلاق و محوریترین بحث این ساحت، معیار ارزش اخلاق است. خردورزی و حکمت با تهذیب نفس و اخلاق الهی، در نوشتههای صدرایی چنان درهمتنیده است که میتوان بهجرئت این دو را رکن رکین مبانی تفکر وی قلمداد نمود. این نوشتار بر آن است معیار ارزش اخلاق صدرایی را بر همین اساس استنباط نماید. بر خلاف آنچه امروز در خصوص معیار ارزش اخلاق وی مطرح است و از آن به اخلاق فضیلت یاد میشود، نویسنده ضمن تقسیم اخلاق فضیلت، به دو بخش فضیلتمحوری و فضیلتگرایی معتقد است سخن حق و صواب در نظریه ارزش اخلاق ملاصدرا آن است که گفته شود ملاصدرا در نگاه عالی و نهایی یک غایتگرای قربگراست. روی دیگر این حقیقت، غایتگرای فضیلتگراست. اینها دو روی یک سکهاند که اولین آنها در ساحت بلند عرفان و دومی در ساحت حکمت مطرح است و فرقی با هم ندارند
ان التامل فی الاسس الفکریه للملاصدرا واستکشاف اعماله العدیده وفق نظریاته الابداعیه فی هذا المجال یفتح افقا جدیدا للعیون. بحیث یمکن قرايه فکره فی مجال فلسفه الاخلاق من جدید و مشاهده قدرتها الخارقه فی فلسفه الاخلاق.
ومن اهم الموضوعات فی هذا المجال نظریه قیمه الاخلاق واهم مسايلها فی هذا المجال هو معیار القیمه الاخلاقیه. تتشابک الحکمه والتعقل فی کتابات صدرا مع تهذیب النفس الاخلاق بحیث یمکن اعتبار هذین الامرین حجر الزاویه فی تفکیره. تهدف هذه المقاله الی استنتاج معیار القیمه الاخلاقیه عند صدرا علی هذا الاساس.
علی عکس ما یقال الیوم عن معیار قیمه الاخلاق عنده ویسمی اخلاق الفضیله، یومن المولف، بینما یقسم اخلاق الفضیله الی قسمین: الترکیز علی الفضیله والتوجه نحو الفضیله. فی النظره الاخیره والسامیه، فملاصدرا هو قايل بالغایه و بالتقرب، من ناحیه اخری هو قايل بالغایه و تحصیل الفضیله. وهذان وجهان لعمله واحده، الاول فی مجال التصوف العالی والثانی فی مجال الحکمه، ولا یختلف کل منهما عن.
Reflecting on the intellectual foundations of Mulla Sadra and studying his numerous works, according to his innovative theories in this field, opens a new horizon for the eyes; So that his thought can be reread with a new look and find its extraordinary capacity in the field of philosophy of ethics. One of the most important topics in this field is the theory of moral value of which the most central is its criterion. In Sadra's writings, philosophizing and wisdom are so intertwined with purification of the soul and divine morality that they can be boldly considered as the cornerstone of his thinking. This article intends to deduce the criterion of the value of Sadra's ethics on this basis. Contrary to what is said today about the criterion of the value in his ethics thereof his ethics is called virtue ethics, in the paper, while dividing Sadra`s virtue ethics in two parts: virtue-centeredness and virtue-orientation, it is truely believed that that Mulla Sadra is, in the supreme and final view, an end-orientalist and proximity seeking. Other surface of the truth is an end-orientalist and virtuous viewing. These are two sides of the same coin, the first of which is in the high field of mysticism and the second in the field of wisdom, not being different from each other.
خلاصه ماشینی:
معيار ارزش اخلاقي در نگرش صدرايي تاريخ دريافت : ١٣٩٩/١٢/١٣ تاريخ تأييد: ١٤٠٠/٤/٢٣ مرضيه ورمزيار * * * سيدعلي اکبر حسيني قلعه بهمن ** * علي شيرواني *** غلامحسين گرامي **** * تأمل در مباني فکري ملاصدرا و کاوش در آثـار متعـدد وي، بـا توجـه بـه نظريه پردازيهاي بکري که در اين زمينه دارد، افقي نو برابر چشم ها مـيگشـايد؛ به طوري که ميتوان انديشه وي را با نگاه تازه اي بازخواني و ظرفيت فوق العاده آن را در حوزه فلسفه اخلاق مشاهده کرد.
160 معيار ارزش اخلاقي در نگرش صدرايي مطرح است و از آن به اخلاق فضيلت ياد ميشود، نويسنده ضمن تقسيم اخلاق فضيلت ، به دو بخش فضيلت محوري و فضيلت گرايي معتقد است سخن حـق و صواب در نظريه ارزش اخلاق ملاصدرا آن است که گفته شود ملاصدرا در نگاه عالي و نهايي يک غايت گراي قرب گراست .
فضيلت گرايي به دليل توجه به غايـت بـا غايت گرايي، البته قابل جمع است و ميتوان در نگـاه متوسـط يعنـي در سـاحت حکمت چنين معيار ارزش اخلاقي را براي ملاصدرا در نظر گرفت ؛ ليکن در نگاه عالي وي که در فضاي عرفان مطرح ميشود و بر اساس مبـاني بلنـد تفکـر ايـن / سال سيزدهم ، تابستان ١٤٠٠، شماره مسلسل ٤٨ 183 حکيم متأله و همچنين ادله اي که به زودي در بحث غايت گرايي بر اساس آن اقامه خواهد شد، نظر حق اين خواهد بود که وي يک غايت گراي قرب گراست .