چکیده:
«فلسفه مشاء (1) (از ارسطو تا توماس آکوئینی)» برای آشنایی نوآموزان رشتههای فلسفه با مکتب مشاء تألیف شده است. مزیت اصلی این اثر توجه به هر دو شاخه غربی و اسلامی این مکتب است. مؤلف بهطور کلی قصد دارد فلسفه مشاء را از دو جهت معرفی کند؛ تاریخی و محتوایی. با وجود اینکه اثر مختصری است، اما این حجم اندک مانع نشده که مؤلف دامنه گسترده فلسفه مشاء را نادیده بگیرد. به همین دلیل با ملاحظه آثار مشابه فعلا بهترین کتاب درسی برای آشنایی با فلسفه مشاء در مقطع کارشناسی است. البته این سخن بدین معنا نیست که با متنی خالی از عیب و ایراد مواجهیم. برعکس، اشکالات و نواقص کتاب اندکشمار هم نیست . لذا مجموع این عوامل مثبت و منفی مهم و برجسته باعثشده تا نقد و بررسی تفصیلی آن ضرورت پیدا کند. در این مقاله، ضمن توجه به مزایای این اثر، انواع نقاط ضعف آن را برشمردهایم. این اشکالات در چهار دسته جای میگیرند؛ ساختاری، محتوایی، ادبی و ارجاعات. در نهایت راهکارهایی برای ارتقاء کتاب و رفع نواقص آن به عنوان یک منبع درسی پیشنهاد شده است.
The book “Peripatetic philosophy (1) (from Aristotle to Thomas Aquinas)” is an introductory work for undergraduates in philosophy. The prominent merit of this work is taking into consideration of this important philosophical school. The main Advantage of this book is regarding two big philosophical domains: western philosophy and Islamic one. The compiler of the book is seeking to lay down the Peripatetic school historically and substantially (especially in the ontology). In spite of its little content, the book includes all domains of peripatetic philosophy. Therefore, it is now the best one for an introduction to this philosophical school in bachelor degree who study western or Islamic philosophy in universities of our country. In this article, I mention the merits and also point to some deficiencies in it. Problems are classified in four categories: structure, content, edition and reference. Eventually, some mechanisms were proposed for the promotion and perfection of the book to become a better source.
خلاصه ماشینی:
البته مناسب بود مؤلف محترم با توجه به قيـدي کـه در عنوان کتاب آمده روشن مي کرد که در «فلسفه مشـاء (٢)» و يـا شـايد (٣) قـرار اسـت بـه چه مباحث ديگري از حکمت مشاء بپردازد.
فصـل آخـر ايـن بخـش مخـتص بـه فيلسـوفان مشـائي مسلمان است ، از بدو نهضت ترجمه و انتقال فلسفه مشاء به جهان اسلام تا ظهـور فلاسـفه طراز اول اين جريان ؛ يعني کندي ، فارابي ، ابن سينا، خواجه نصيرالدين طوسـي و ابـن رشـد.
در بخش اول ، که مؤلف به دنبال ترسيم يک ديدگاه و تصوير عام از مکتب مشاء است ، فلسفه مشاء از زمان تأسيس آن در يونان تـا بسط يافتن توسط تئوفراستس و بعدها در دوره يوناني ها اسکندر افروديسـي تـا فيلسـوفان مشاء مسيحي (آلبرت کبير، توماس آکـوئيني و دانـس اسـکاتس ) و نهايتـا فلاسـفه مشـايي مسلمان از فارابي تا ابن سينا و خواجه نصير بررسي شده است .
کتاب هرچند با هدف درسـي ، آن هم در مقطع کارشناسي ، تدوين شده است و لذا نبايد توقع نوآوري از آن داشت ، ولي با توجه به رويکرد تاريخي آن ، به لحاظ محتوا هم يافته هايي داشته اسـت ؛ از جملـه ايـن کـه روشــن مــي شــود کــه بحــث مهــم مــلاک نيازمنــدي معلــول بــه علــت در ارســطو مسـبوق بـه سـابقه نيسـت و از بسـط ايـن فلسـفه در جهـان اسـلام حاصـل شـده اسـت (خادمي ١٣٩٨: ص ٨)؛ اعتبارات سه گانه ماهيت (ماهيت لابشرط ، بشرط لا و بشـرط شـي ) هم در فلسفه دوره يونان وجود نداشته و تمـايز مهـم ميـان وجـود محمـولي و رابـط نيـز دست آورد مشائيان مسلمان است .