چکیده:
خاقانی از خیالپردازترین شعرای زبان فارسی است. دریافت زوایای شعر او که در پردة باریکاندیشی، خیالانگیزی، بهرهگیری از علوم و فرهنگ عامه مستور است، از همان آغازین روزها کسانی چون شادیآبادی، معموری و آذری را به شرح اشعار وی واداشت. از آن پس کاتبان، شارحان و مصححان در گذرگاه خاقانیپژوهی، این بارِ سنگین را با خود تا دنیای چاپ و طبع آوردهاند. پیچیدگی دیوان خاقانی، لغزشگاه همۀ خاقانیپژوهان گردیدهژوهان گردیدهاست؛ چنانکه هیچ نسخه، تصحیح و شرحی مبرا از عیب نیست. یکی از نسخ در تصحیحها، طبع عبدالرسولی، موسوم به نسخة تهران بود. سجادی با بهرهگیری از نسخ لندن بهعنوان نسخۀ اساس و نسخ معتبر دیگر در کنار نسخة تهران بار دیگر دیوان خاقانی را منتشر کرد. بعد از او نیز کزازی و منصور در این راه گام نهادند. با اینکه تصحیح سجادی بعد از طبع عبدالرسولی بود، اما در برخی موارد هنوز ضبط نسخة تهران بر طبع سجادی برتری دارد. سجادی غالبا به خاطر اعتماد به نسخة لندن و برای ارائة وجهی جدید، مأنوس و متفاوت، وجه صحیح نسخة تهران را نادیده گرفته، موارد سقیم را وارد متن خود کردهاست. در این مقاله نمونههایی از وجوه نسخة تهران که در بیشتر موارد منحصر و غریب است، ارائه میشود و براهین صحت این وجوه با دلایل درونمتنی، بیرونمتنی، پیرامتنی و زیباییشناسی اقامه میگردد.
Khaghani is one of the most fanciful Persian poets. The difficulty of Khaghani's poems is related to fantasy, elegance, and its utilization of science. This perplexity led descriptions from the oldest times, such as Shadi Abadi on Khaqani's poetry to be written These efforts continued until the age of printing. The complexity of Khaqani's poetry has caused all the works written about him not to be free from defects. These defects are also included in Khaghani's poetry corrections, so that all versions and corrections are flawed. Among the corrections was Abdolrasouli’s correction which is also known as the Tehran edition. Moreover, Sajjadi, based on the London version and other copies in the book of Tehran, published Khaghani's poetry as well. Although Sajjadi published more Khagani's lyric poems than Abdolrasoli in certain cases, the version of Tehran (the corrected version by Abdulrasooli) is superior to other versions, especially to the London edition. However Sajjadi in order to illustrate the new aspects of the Divan in his publication along with putting confidence on London version has marginalized the exact words of Tehran correction in many instances. In the present paper, the version of Tahran which is oftentimes regarded whimsical and unusual will be mentioned with regards to poetic and non-poetical reasons.
خلاصه ماشینی:
نکتۀ ديگر اينکه خراس بـه معنـاي آسمان بزرگ (دهخدا، ذيل خراس ) به خاطر گردان بودن متناسب با عقيدة قدما مبني بـر گـردان بودن آسمان از يک طرف و نه طبقه بودن آسمان از طرف ديگر با بيت مورد بحث تناسب تـام دارد و خاقاني و ديگر شاعران ، آسمان و دنيا را بارها به خراس تشبيه کرده اند: اي خداونــــد ايــــن کبــــود خــــراس بـــر تـــو از بنـــده صـــد هـــزار ســـپاس (ناصرخسرو، ١٣٨٩: ٢٥٤) دوري کــــن ازيــــن خــــراس گــــردان کــــو دور شــــد از خــــلاص مــــردان (نظامي، ١٣٨٩: ٢٦٥) نـي نـي مـن از خـراس فلـک برگذشـته ام ســر زان ســوي فلــک بــه تماشــا بــرآورم (خاقاني، ١٣٨٨: ٢٤٤) اين نوع تشبيه به دليل وجود لخت «آس » در آسمان مزيد چنين تخييلـي گرديـده اسـت .
متناسـب بـا همين مضمون ، حافظ ميگويد: دل بسي خون به کف آورد ولي ديـده بريخـت الله الله کــه تلــف کــرد و کــه اندوختــه بــود (286 :1385) و اين بيت ديگر حافظ دقيقا بيان ديگري از بيت مورد بحث است که بعد از ريخـتن اشـک نوبت به ريختن خون جگر ميرسد که تمام دارايي جگر است : در هجر تو گـر چشـم مـرا آب نمانـد(٢) گو خون جگر ريز کـه معـذور نماندسـت (94 :1362) نکتۀ ظريف و پاياني که به لحاظ زيباييشناسي ضبط نسخۀ تهران را موجه و مرجـع جلـوه ميدهد، اين است که خود ندب به معناي گريه کردن بر مرده و ذکر محاسن او بيان شده است و با ندبه (زاري کردن ) از يک ريشه است و از اين جهت و با وجه «ندب » ايهـام بسـيار زيبـايي در بيت پديدار ميگردد.