چکیده:
کتاب تذکرةالأولیاء از آثار ارزشمند و منثور عرفانی است که فریدالدّین محمّد عطّار نیشابوری(618ـ540) در آن به شرح احوال و بیان اقوال برخی از مشایخ و عرفای بزرگ پرداخته است. قسمت اعظم این کتاب را روایاتی از زندگی و منش مشایخ با ساختار روایی تشکیل می دهد تا ابعاد مختلف شخصیّتی آنان بهتر به خوانندگان نشان داده شود. بررسی دقیق روایات تذکرةالأولیاء، حضور زنان را به عنوان شخصیّتی نسبتاً ثابت و پرتکرار در نقش هایی نظیر مادر، همسر، دختر، معشوق و همچنین تأثیر این زنان را بر مشایخ و عرفا نشان می دهد. در این مقاله به روش نمونه گیری هدفمند و تحلیل محتوا، سیمای مادر و شخصیّت پردازی او در روایات تذکرةالأولیاء عطّار، مورد تحلیل قرار داده شده تا ضمن بررسی ایفای نقش مادران و جایگاه مادر در نگاه عرفای این کتاب از سوئی و تطبیق چهره مادران در روایات این کتاب با هم از سوئی دیگر، جلوهای جدید از شخصیّت مادر به نام مادرْصوفی معرفی گردد.
Tadhkirat-ul-Awliya is one of the valuable mystical prose works in which Farid ud-Din Mohammad Attar Nishapouri describes some great saints and mystics. A bulk of this book addresses the life and characters of the saints with a narrative structure in order to better represent different dimensions of their characters to the readers. A close reading of Tadhkirat-ul-Awliya's narratives indicates that women are frequently and consistently represented as mother, wife, daughter and beloved. Furthermore, the influence of these positions on saints and mystics is revealed. Using purposive sampling and content analysis, in this article we investigate the representation of mother in Attar's Tadhkirat-ul-Awliya. In this light, we examine how the mothers play their roles, how they are positioned in mystics' views, also adding that we introduce a new mother character called Sufi mother.
خلاصه ماشینی:
(ناصرخسرو: ١٠٩) اين مقاله سعي دارد با بررسي عنصر شخصيت در روايات متعدد تذکرةالأولياء عطار، سيماي مادر و شخصيت پردازي او را در روايات عطار مورد تحليل قرار داده تا ضمن بررسي ايفاي نقش مادران و جايگاه مادر در نگاه عرفاي اين کتاب ، جلوه اي جديد از شخصيت مادر به نام مادرصوفي معرفي گردد.
ساختارداستاني حکايت هاي عرفاني، (رضوانيان ، قدسيه ، ١٣٩٨) به بررسي ساختار عرفاني از جمله عنصر شخصيت و نقش زن و مادر، در چندين حکايت از کشف المحجوب ، أسرارالتوحيد و تذکرةالأولياء پرداخته و بينامتنيت را در آنها مورد بررسي قرار داده است و هم چنين مقاله هاي «رمزپردازي زنان در ادب عرفاني»(حسيني، مريم ، ١٣٨٨)، که به رمزپردازي واژه و کلمه زن در ادبيات فارسي پرداخته و مقايسه اي تحليلي بين ادب عرفاني فارسي و عربي و شعر ابن عربي و نگاه او نسبت به زن انجام داده و نيز بعضي از جلوه هاي آن را با مفهوم آنيما در روان شناسي يونگ تطبيق داده است .
موسي هنگام خداحافظي خود را معرفي کرد و پرسيد: "اين زن کيست ؟ پس از آن که به وي غذا ميدادي نگاهي به سوي آسمان ميانداخت و کلماتي بر زبان جاري ميکرد، چه بود؟" گفت : "اين زن مادرم است و هر بار که به او غذا ميدهم و او را سير ميکنم درباره من دعا ميکند و ميگويد: "خدايا او را همنشين موسي بن عمران در بهشت برين قرار بده .