چکیده:
سبکشناسی یکی از شاخههای نقدِ ادبی است که از دانش زبانشناسی و بلاغت در تحلیل متن بهره میجوید و در بررسی نقدی و ادبی، بر سه عنصر اصلی متن، نویسنده و مخاطب تکیه میکند. این پژوهش که بر مبنای سبکشناسی ساختارگرا مبتنی است، میکوشد تا به کشف زوایای زبانیِ پنهان اشعار اجتماعی شیخ احمد وائلی بپردازد و از این منظر، اشعار وی در سطوح آوایی، لغوی و نحوی با شیوهی توصیفی-تحلیلی مورد کنکاش قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که شاعر با استفاده از اوزان خفیف و سبک و نیز کاربرد زحافهای فراوان، موسیقی اشعار خود را رونق بخشیده است و به ندرت از اوزان عروضی خارج میشود، ضمن آنکه تکرار واژه و عبارت و به خصوص حرف ندا کلام او را آهنگین نموده است. در سطح لغوی، شاعر سعی دارد با فراخوانی میراث گذشته، مجد و عظمت گذشته را به مسلمانان یادآوری نماید، ضمن آنکه الهام گرفتن از طبیعت، باعث شده است اشعار او پویا و روان باشد. در سطح نحوی نیز شاعر سعی کرده است از کارکردهای مختلف جملاتِ اسمیّه و فعلیه بهترین بهره را ببرد، و در بسیاری از قصاید، حرف ندا را حذف میکند.
Stylistics is one of the branches of literary critique that use linguistic and rhetoric in text analysis, and in the critical and literary examination, it relies on the three main elements of the text, the author, and the audience. This research that based on structuralist stylistics, seeks to discover the hidden linguistic angles of Sheikh Ahmad Wa'eli's social poetry and from this perspective his poems have been explored at the phonetic, lexical, and syntactic levels in a descriptive-analytical manner. The results of this study show that the poet has flourished the music of his poems by using light and volatile weights as well as using a lot of effort and it rarely goes out of the scales, At the same time, the repetition of words and phrases, and especially the words of harbinger, has harmonized his speech. At the lexical level, the poet tries to remind the Muslims of the greatness of the past by calling on the past heritage. In addition, Inspired by nature, his poems are dynamic and fluent. At the syntactic level, too, the poet has tried to make the best use of the various functions of nominal and current sentences and in many poems, it eliminates harbinger 's speech.
خلاصه ماشینی:
وائلي آنجا که با مهر و محبت سخن ميگويد، کلامي روان و جاري دارد و به آرامي سخن ميگويد و برتري از آن آواهاي مهموس ، سست و روان است ؛ مانند بيـت زيـر از قصيده ي «بمناسبه عيد الأم » که مادر خود را خطاب قرار مي دهد: و فــي شــفاهک أنغــامٌ تهدهــدني غزيـــره مثلمـــا الشـــلال ينهمـــر همان : (۲۰۷) ترجمه : «و بـر لبـان تـو نغمـه هايي فـراوان جـاري اسـت کـه مـرا خـواب ميکنـد، نغمه هايي که مانند آبشار جاري هستند».
اشـعار اجتمـاعي او داراي نـوع خاصـي از تکـرار است ؛ بدين معنا که شاعر يک کلمه يـا عبـارت را در طـول قصـيده و بـه فراخـور ذوق خويش ، تکرار نموده است که نـوعي پيوسـتگي بـا مضـمون و محتـواي سـروده دارد و ضمن رونق افزايي کلام او، گوش را مي نوازد؛ به عنوان مثال ، وائلي در ابيات نخستين قصيده ي «وافد مصر» ۳ بار واژه ي «مصر» را بکار برده است : طلعت فـلاح الفکـر و المقـول الحـر و لحــت فهلــت فــي مفاتنهــا مصــر و مصــر کفــاءاتٌ و حشــد مواهــب بکــل مجــال رائــع عنــدها جــذر و مصـر مـن الفصـحي لسـانٌ معبـرٌ و مــن غــرر الأفکــار منبعهــا الثــر (همان : ۱۷۵) ترجمه : «در آمدي ، پس انديشه و سخنوري نيکـو درخشـيد و آنگـاه کـه درآمـدي ، مصر با زيبايي هاي سحرانگيزش تهليل گفت .