چکیده:
در این مقاله سه گزارش سیاسی دربارة میرزای نائینی، با روش تاریخی (توصیفی و تحلیلی) مورد پژوهش قرار گرفته است: 1. روابط نزدیک و صمیمی میان میرزای نائینی با سیدجمالالدین اسدآبادی؛ 2. صدور اجازه از سوی میرزای نائینی برای اعدام شیخ فضلالله نوری و جعل تلگراف به نام آخوند خراسانی؛ 3. تشکیل جلسه با محوریت آخوند خراسانی جهت تصمیمگیری دربارة ملاقربانعلی زنجانی که براساس آن، میرزای نائینی به لزوم اعدام ملاقربانعلی نظر داد و در تلگراف آخوند مطالبی اضافه کرد.
نتایج تحقیق درباره این سه گزارش چنین است: 1. اصل آشنایی و ارتباط میان سیدجمال و میرزای نائینی صحیح است؛ اما وجود «رابطة بسیار صمیمی و گرم» میان اسدآبادی و نائینی و رفتوآمد مکرر سیدجمال نزد نائینی، نادرست و دستکم محل تردید است؛ 2. گزارش دوم از اساس کذب و دروغ است؛ 3. دربارۀ محتوای گزارش سوم، همانند گزارش اول، باید تفکیک قائل شد. بخشی از مطالب آن، که به نوعی در برخی منابع دیگر نیز آمده، صحیح است؛ اما بخشی دیگر از آن قابل تردید و انکار میباشد. برایناساس، اینکه میرزای نائینی نظرش بر اعدام ملاقربانعلی بود و در تلگراف آخوند مطالبی اضافه کرده بود، پذیرفته نیست.
This study three political reports about Mirza Naeini have been researched by
historical method (descriptive and analytical): 1. Mirza Naeini's close and
intimate relations with Seyyed Jamaluddin Asadabadi; Issuance of permission
by Mirza Naeini for the execution of Sheikh Fazlullah Nouri and forging a
telegram in the name of Akhund Khorasani; 3. Organizing a meeting with the
focus on the Khorasani mullah to decide on Mullah Kurban Ali Zanjani,
according to which, Mirza Naeini commented on the need to execute Mullah
Ghorban Ali and added something to the mullah's telegram. The results of the
research on these three reports are as follows: 1. The principle of acquaintance
and connection between Seyed Jamal and Mirza Naeini is correct; But the
existence of a "very intimate and friendly relationship" between Asadabadi and
Naini and Seyyed Jamal's frequent visits to Naini is incorrect and at least
questionable; 2. The second report is a lie basically; 3. The content of the third
report, like the first, must be distinguished. Some of its contents, which are also
mentioned in some other sources, are correct; But another part of it can be
doubted and denied. According to this, it is not accepted that Mirza Naeini was
of the opinion on the execution of Mulla Qurban Ali and had added something
to the mullah's telegram.
خلاصه ماشینی:
به صورت خاص، دو گزارش در دست است که بيان ميکنند از نظر نائيني دو نفر از علماي شاخص ِمخالف مشروطه (شيخ فضلالله نوري و ملاقربانعلي زنجاني) بايد اعدام ميشدند و در مرحلة عمل نيز با صدور حکم و اجازة قتل يکي از اين دو (شيخ فضلالله)، در اعدام و شهادت او همکاري نمود.
برايناساس، گزارش داماد نائيني دربارة ميزباني نائيني براي سيدجمال، وساطت او نزد ميرزاي شيرازي و امتناع ميرزا از ملاقات با سيدجمال، قابل پذيرش بوده، و در گزارشهاي ديگر نيز بيان شده است؛ ازجمله آيتالله سيدرضي شيرازي (نوادة ميرزاي شيرازي)، از آقاسيدعلي گلپايگاني (فرزند سيدجمال گلپايگاني) و وي از پدر همسرش، يعني فرزند ارشد نائيني، آقاميرزاعلي نائيني و ايشان از پدرش ميرزاي نائيني نقل کرده است: «سيدجمالالدين اسدآبادي در زمان مرحوم ميرزا[ي شيرازي] به سامرا آمد و در مدت اقامت در سامرا ميهمان من بود.
2. حکم و نظر دربارة اعدام دو فقيه مخالف مشروطه ازجمله نسبتهايي که به نائيني داده شده، مواضع تند وي در قبال مخالفان مشروطه است؛ بهگونهايکه طبق برخي گزارشها، اولاً نائيني بر آن بود که دو نفر از علماي مخالف مشروطه (شيخ فضلالله نوري و ملاقربانعلي زنجاني) بايد اعدام شوند و در مرحلة عمل نيز با صدور حکم و اجازة قتل شيخ فضلالله، در اعدام و شهادت او همکاري نمود؛ ثانياً تلگرافي به نام آخوند خراساني جعل کرده و در تلگراف ديگري از وي نيز دست برده بود.