چکیده:
الکتاب "سیبویه" (ت: 180هـ) تقریبا به عنوان کهنترین کتاب در زمینهی علم نحو و بررسی شواهد قرآنی به حساب میآید و برای بسیاری از بزرگان بعد از خودش به عنوان یک مرجع موثق در این زمینه بر شمرده میشود. "سیبویه" در تدوین قواعد نحوی و برای تثبیت آرای نحوی خود توجه خاصی به شواهد قرآنی داشته و قرآن را مرکز توجه در تحلیلهای خود قرار داده است. ضرورت این پژوهش در جهت نشان دادن ارتباط بین علم نحو و تفسیر است. این پژوهش در ابتدا به بررسی تحلیل شواهد قرآنی در کتاب "سیبویه" میپردازد که در این بررسی برای روشن شدن مطلب و تحلیلهای سیبویه از توضیحات دانشمندان نحوی دیگر کمک گرفته شده است. سپس به صورت تطبیقی به بررسی میزان و چگونگی تاثیر تحلیلهای "سیبویه" بر روی"طبرسی" که از مفسران بزرگ شیعی به حساب میآید، اشاره میشود. نتایج این پژوهش نشان میدهد که "طبرسی" در برخی از شواهد قرآنی تحلیلهای "سیبویه" را پذیرفته و در تحلیل خود مستقیما از او نقل قول میکند یا اینکه بدون ذکر نام، به صورت غیر مستقیم از وی تاثیر گرفته است. در اینجا میتوانیم بگوییم که اکثر بازتاب تحلیلهای سیبویه به صورت غیر مستقیم در تفسیر مجمع البیان دیده میشود. دیگر اینکه در برخی موارد مشاهده میکنیم که "طبرسی" برخی از تحلیلهای "سیبویه" را نپذیرفته و دیدگاهی بر خلاف دیدگاه نحوی "سیبویه" دارد و در برخی از نمونههای قرآنی نقد ملایمی بر تحلیل "سیبویه" وارد میکند.
The book "Siboyeh" (T: 180 AH) is almost considered to be the oldest book in the field of grammar and study of Quranic evidences and is considered by many greats after him as a reliable reference in this field. . Sibouyeh has paid special attention to the Qur'anic evidences in formulating syntactic rules and in order to establish his syntactic opinions, and has made the Qur'an the center of attention in his analyzes. The necessity of this research is to show the relationship between syntax and interpretation. This study first examines the analysis of Quranic evidence in the book "Siboyeh", in which the explanations of other syntactic scholars have been used to clarify the content and analysis of Siboyeh. Then, a comparative study of the extent and effect of Sibouyeh's analysis on Tabarsi, who is considered one of the great Shiite commentators, is mentioned. The results of this study show that "Tabarsi" in some Qur'anic evidences accepts the analysis of "Siboyeh" and quotes him directly in his analysis or indirectly from him without mentioning his name. Has been affected. Here we can say that most of the reflections of Sibouyeh's analyzes are seen indirectly in the interpretation of Majma 'al-Bayan. Another is that in some cases we see that "Tabarsi" has not accepted some of the analyzes of "Siboyeh" and has a view contrary to the syntactic view of "Siboyeh" and in some Qur'anic examples a mild critique of the analysis of "Siboyeh" Enters.
خلاصه ماشینی:
نتايج اين پژوهش نشــان مي دهد که «طبرسي » در برخي از شواهد قرآني تحليل هاي «سيبويه » را پذيرفته و در تحليل خود مستقيما از او نقل قول مي کند يا اين که بدون ذکر نام ، به صورت غير مستقيم از وي تأثير گرفته است .
٢ـ١ـ نمونه ي اول : استئناف بر اساس معناي مدح و ذم از جمله شواهدي که «سيبويه » در بابي که تحت عنوان موردهايي که بر اساس معناي مدح و ذم منصوب مي شــوند، ذکر مي کند، آيه ي ﴿ولکن البر من آمن بالله واليوم الآخر والملائکۀ وافلحين ااراب لقأوب اسلبوي﴾أيان (م ب اولرآصه ت/يلاةا٧م١وا)آاساـللـزي اةحبو«ه امذيوبووفيوين ا»قبدعرهبردتحوم الإييذتل مع»ياالصوداالوبمسوياان لکصن دبررواان بين ف الساه لبيأمل ستودلواالاسضئلريت ان ء پسشاياايميپل ازي :ة ا٧هزوامرل ستان و و «همان طورکه در آيه ي ١٦٢ ســوره ي نساء عبارت »المؤتون الزکاة « با إعراب رفع ذکر شده اســت ، بهتر است در اين آيه نيز »الصابرين « منصوب شود و به عنوان جمله ي استئنافيه در نظر گرفته شــود.
» (سيبويه ، ١٩٨٨: ٦٤/٢) «سيبويه » در ادامه مي گويد از نظر «خليل » إعراب نصب بهتر اســت به دليل اين که : «هنگامي که مردم نســبت به موضوعي ، همان شناختي را دارند، که ما داريم ؛ پس آن موضوع را به ســبب در برداشــتن معناي مدح و ذم منصوب به فعل محذوف مي کنيم .
» (الطبرسي ، ٢٠٠٥: ٢٤٧/٩) «ابن جني » بر اساس استناد به تحليل هاي «سيبويه » حقيقت اين شاهد قرآني را «نحن کل شي ء خلقناه بقدر» فرض مي کند که آمدن حرف «إن » بر روي جمله تغييري در إعراب خبر ايجاد نکرده اســت .