چکیده:
هویت امری درحال شدن و بستر شکل گیری آن، زندگی جمعی است در همین راستا جامعه ی ما حاوی قرائت های متفاوتی از هویت ایرانی می باشد که مسئله ی زنده ی میان گفتمانها در عرصه های گوناگون زندگی است و قدرت به عنوان عامل اصلی شکل گیری هویت، دانش و حقیقت مورد نیاز آن را برمی سازد.یکی از نشانه های هویت در ایران جایگاه واقعه ی عاشورا است که در ذهن و ضمیر شیعیان، دارای اعتبار و حجیت می باشد در همین راستا پدیده ی «پیاده روی اربعین» به عنوان نشانه ای از هویت فرهنگی، به شکل تازه ای بروز یافته است. بنابراین بازسنجی و واکاوی حضور قدرت در شکل گیری هویت مسئله ی این پژوهش می باشد.این پژوهش با اتخاذ روش «تبارشناسی» و با تکیه برمولفه هایی مثل انقطاع، نظام دانایی، جایگاه قدرت و مقاومت، همنشینی قدرت با دانش و حقیقت، به تحلیل دو گفتمان عمده ی هویتی پیش و پس از انقلاب اسلامی ایران پرداخته و سپس به صورتبندی جدید هویت فرهنگی و چگونگی گسست و بروز جدید آن همت گماشته است.در انتها با فرارفتن از دوگانه های ایرانی-اسلامی برای فهم هویت ایرانی، ضمن تبیین تبارشناسی پدیده ی فرهنگی و نوظهور پیاده روی اربعین، به این نتیجه رسیده است که هرچند هویت ها برساخته و بازآفریده ی نظام دانایی عصر خود هستند اما امروزه تک ساحتی کردن هویت خطاست.
Identity is something that is becoming and the ground for its formation is collective life In this regard, our society contains different interpretations of Iranian identity, which is a living issue between discourses in various areas of life. And power, as the main factor in the formation of identity, creates the knowledge and truth it needs.One of the signs of identity in Iran is the Ashura event, which has validity and authority in the minds and consciences of Shiites. In this regard, the phenomenon of "Arbaeen Walk" as a cultural identity has developed in recent years ; therefore, re-evaluating and analyzing the presence of power in the formation of identity is the issue of this research.This study analyzes the two major identity discourses before and after the Islamic Revolution of Iran by adopting the method of "genealogy" and relying on components such as discontinuity, knowledge system, position of power and resistance, association of power with knowledge and truth and then it has tried to formulate a new cultural identity and how it is broken and its new manifestation.
خلاصه ماشینی:
تبارشناسي هويت در ايران پس از انقلاب اسلامي (مطالعه موردي : تبارشناسي پياده روي اربعين حسيني ) حسين صولتي ١ دريافت : ١٣٩٩/٩/٢ سيد خدايار مرتضوي ٢ پذيرش : ٩٩/١٢/٢٠ چکيده هويت امري در حال شدن و بستر شکل گيري آن ، زندگي جمعي است در همين راستا جامعه ما حاوي قرائت هاي متفاوتي از هويت ايراني است که مسئله زنده ميان گفتمان ها در عرصه هاي گوناگون زندگي است و قدرت به عنوان عامل اصلي شکل گيري هويت ، دانش و حقيقت موردنياز آن را برمي سازد.
درمجموع اين پژوهش با رويکردي فوکويي مي کوشد راه هاي ناديده ديدن را بگشايد و امکان فهم رؤيت پذير شدن يک پديده فرهنگي را فراهم آورد که به واسطه رابطه بين دانش ، حقيقت ، قدرت ساخته مي شود تا خواست قدرت در قلمرو هويت را نشان دهد که از چه راه هاي پيچيده و پنهاني دست اندرکار است ؛ بنابراين مفروض است که نظام دانايي پساانقلابي در پي همبستگي جامعه ، ذهنيت مشترک هر ايراني را بيش از هر زمان ديگري با ارزش هاي مذهبي پيوند مي زند؛ ازاين رو به برجسته سازي پياده روي اربعين پرداخته است .
هرچند وسعت پديده اجتماعي و فرهنگي بزرگي مثل پياده روي اربعين در يک دهه گذشته نيازمند جمع آوري جزئيات فراواني براي وارسي در چارچوب وضعيت زماني حاضر است اما اين پژوهش مي کوشد به روش «تبارشناسي » فوکو به جاي شناخت مسئله به چالش هاي پيرامون آن توجه نمايد؛ بدين ترتيب از شرايط ظهور و حضور هويت باستاني ايران به مثابه يک هويت تکه تکه و سيال آغاز خواهد نمود.
Spiritual )walking( tourism as a foundation for susainable desination development: Kumano-kodo pilgrimage, Wakayama, Japan.
Walking as spiritual practice: The pilgrimage to Santiago de Composela.