چکیده:
سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران در دوره ریاست جمهوری ترامپ، با بد خواندن توافق هستهای آغاز شد و در ادامه برای رسیدن به توافقی بهتر، از برجام خارج شد و قطعنامه 2231 سازمان ملل متحد را نقض کرد. در نهایت با بازگرداندن یک جانبه تحریمها علیه ایران و همچنین ایجاد پیش شرط برای مذاکره مجدد، دیگر اعضای برجام را برای خروج از این توافق تحت فشار قرار داد. دولت ترامپ با استفاده از گزینه فشار حداکثری و ابزارهای قدرت به جای روشهای دیپلماتیک و مسالمتآمیز، سیاست برد - باخت را به جای سیاست برد - برد انتخاب کرد. هدف دولت ترامپ در رسیدن به توافقی جدید، توافقی بهتر و به نام دولت خودش با جمهوری اسلامی ایران بود که بیشتر از منافع ملی آمریکا، متأثر از شخصیت وی بود. از آن جایی که وی با شعارهای پوپولیستی، نخبگان حاکم بر آمریکا و ساختار آمریکا را فاسد میخواند، سعی بر نابودی تمام دستاوردهای دولت قبلی دموکرات آمریکا در ابعاد داخلی و خارجی داشت.
US foreign policy toward Iran during Donald Trump's presidency began with misread of the nuclear deal, and then withdrew from the JCPA in 8102 to reach a better agreement, violating UN statement 8820 .finally, by unilaterally reinstating sanctions against Iran, as well as creating preconditions for renegotiation, it pressured other members of the JCPA to withdraw from the agreement.The Trump government chose a win-lose policy over a win-win policy, using the option of maximum pressure and the tools of power instead of diplomatic and peaceful methods. The goal of the Trump administration in reaching a new agreement was a better agreement in the name of its own government with the IslamicRepublic of Iran, which was more influenced by his character than the national interests of the United States. He sought to destroy all the gains of the previous Democratic administration, both internally and externally, by populist rhetoric, corrupting the ruling elites and the American structure. In this article, by analyzing the personality of the US President based on Anagram theory, an attempt has been made to this question is answered how much Trump's personality has caused the US government to pursue its policies towards Iran with an aggressive approach.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله با تجزيه و تحليل شخصيت رئيس جمهور امريکا براساس نظريۀ آناگرام ، سعي شده است به اين سؤال پاسخ داده شود: شخصيت ترامپ تا چه حد باعث شده است تا دولت امريکا سياست هايش را در قبال ايران با رويکرد تهاجمي دنبال کند؟ با توجه به نتايج اين بررسي مي توان گفت در کنار ساير عوامل ، شخصيت ترامپ پس از ورود به کاخ سفيد بيشترين تأثير را بر رويکرد سياست خارجي تهاجمي امريکا عليه جمهوري اسلامي ايران به ويژه در موضوع برجام داشته است .
براي تجزيه و تحليل سياست خارجي تهاجمي امريکا در قبال ايران در دورة رياست جمهوري ترامپ ، مي توان روند اين سياست را در چند سطح بررسي کرد: ١) بد خواندن توافق هسته اي و لزوم خروج از آن ؛ ٢) اشتياق به مذاکرة مجدد و از بين بردن توافقات دولت اوباما با ايران ؛ ٣) استفاده از تهديد و تحريم براي رسيدن به توافق جديد (توافق خوب )؛ ٤) از بين بردن توان موشکي ايران ؛ ٥) جلوگيري از نفوذ منطقه اي ايران ؛ ٦) حفظ امنيت اسرائيل و کشورهاي مرتجع عربي .
فرضيۀ مقاله حاضر بر اين است که با تجزيه و تحليل شخصيت رئيس جمهور امريکا براساس نظريۀ آناگرام مي توان گفت شخصيت ترامپ پس از ورود به کاخ سفيد بيشترين تأثير را بر سياست خارجي تهاجمي امريکا در قبال جمهوري اسلامي ايران ، به ويژه در موضوع برجام ، گذاشته است .