چکیده:
تاب آوری یکی از مهمترین و اساسیترین ویژگیهایی است که خانوادهها را از بحرانها و سختیها عبور میدهد و باعث رشد و شکوفایی خانوادهها میشود. هدف این پژوهش این بوده است که با توجه با بافت فرهنگی و اجتماعی خانوادههای ایرانی و با توجه به تجربیات زیسته آنان، شاخصهای الگوی تاب آوری خانواده را تهیه و تدوین نماید. دادههای این پژوهش با استفاده از مصاحبههای نیمه ساختاریافته از تعداد 15 نمونه که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند، استخراج گردید و برای نمونهگیری از مقیاس تاب آوری خانواده (FRAS) استفاده شد. دادهها با روش نظریۀ زمینهای و کد گزاری اشتراوس و کوربین تحلیل شد. طبق یافتههای پژوهش مولفۀ انطباق با واقعیات هستی به عنوان هستۀ مرکزی الگو معرفی گردید. مولفۀ نظام باورها به عنوان عامل علی الگو، و راهبردهای ارتباطی و انطباقی به عنوان راهبردهای اصلی الگو شناسایی شدند. همچنین سه مولفۀ تاریخچۀ خانوادگی، بافت فرهنگی، و دسترسی به منابع حمایتی اجتماعی به عنوان عوامل زمینهای الگو معرفی گردیدند. پس از مشخص شدن مقولهها برای تعیین روایی محتوایی الگوی مستخرج، از نظر 8 متخصص نیز استفاده گردید. از مشخص شدن مقولهها برای تعیین روایی محتوایی الگوی مستخرج، از نظر 8 متخصص نیز استفاده گردید. طبق یافتههای پژوهش مولفۀ انطباق با واقعیات هستی به عنوان هستۀ مرکزی الگو معرفی گردید. مولفۀ نظام باورها به عنوان عامل علی الگو، و راهبردهای ارتباطی و انطباقی به عنوان راهبردهای اصلی الگو شناسایی شدند. همچنین سه مولفۀ تاریخچۀ خانوادگی، بافت فرهنگی، و دسترسی به منابع حمایتی اجتماعی به عنوان عوامل زمینهای الگو معرفی گردیدند.
Resilience is one of the most important property that helps families past the problems and crisis with satisfaction and wellbeing. The aim of this research was to explore the elements of family resilience pattern in Iranian families based upon their experiences. Qualitative method was used to conduct the study and data were collected by using purposeful sampling and semi-structured interviews. The sample of this study was 10 resilient families and the Connor-Davidson resilience scale (CD_RISC) was applied for sampling. The data were analyzed by using grounded theory method (Strauss and Corbin approach). Findings indicated that among resilient families, adaptation with realities of existence was the core category of the study. The causal condition of the study was belief system, and communicational and adaptive strategies were the main strategies of pattern. The context of model was history of family, family culture, and accessibility to social support resources. By review of five specialists, validation of the pattern was investigated. According to the findings, resilient families have efficient beliefs that is consistent with realities, and create supportive family space in which problem solving and adaptation with challenges occurs.