چکیده:
«احمد محمود» نویسندۀ رئالیست اجتماعی و راوی خطّۀ جنوب، مخاطبان را با زندگی واقعی روبه رو و از دادن نسخۀ تحریف شدۀ آن پرهیز کرده است. وی در دو داستان کوتاه «آسمان آبی دز» و «پسرک بومی» ریشۀ همۀ نابهسامانیها، فقر و جهل طبقۀ فرودست را در پدیدۀ استعمار و حکومت سرسپرده می جوید و از کارکرد ارجاعی زبان برای نزدیکشدن به زندگی روزمره استفاده می کند. دستورزبان نقشگرای نظام مند مایکل هلیدی نیز زبان را با استناد به نقش آن در تعاملات اجتماعی بررسی می کند. به نظر هلیدی، بررسی دستورزبان باید به صورت کمّی انجام شود و از آن رو که به باور وی زبان پدیده ای اجتماعی است، می توان آن را در داده های تجربی آماده، کنش های ارتباطی و فرانقشهای زبانی که با مبحث سبک مرتبط است، توصیف و تحلیل کرد. در آثار «محمود» می توان در «بافت» موقعیّتی دو داستان یادشده چگونگی بازنمایی استعمار را در فرانقش های ششگانۀ دستورزبان هلیدی، مقایسه کرد. هدف این پژوهش آن است که با توجه به اطلاق عام رئالیسم به مکتب ادبی وی، مشخص گرداند که آیا پیروی از اینمکتب خاص، سبب بهره گیری یکسان در فرانقش های دستوری شده، آیا وی اقلیم جنوب و برخورد افراد بومی آن را با فرنگیان معدودی که نمایندۀ طبقه فرادست هستند، به گونه ای همسان بازنمایی کرده است؟ دادههای پژوهش نشان می دهند که در سبک زبانی او در این دو داستان، به ترتیب فرایند مادی، رابطه ای و کلامی بیش از همۀ فرایندها استفاده شده است. گرایش وی به بیان وقایع دنیای بیرون سبب وجود بسامد بیشتر فرایند مادی نسبت بهسایر فرایندهاست و بسامد انجام اعمال فیزیکی بهوسیلۀ غیرجانداران، در «آسمان آبی دز» بیشتر از «پسرک بومی» است.
Ahmad Mahmoud"a social realist narrator of the Southern region confronts the audience with real life and avoids giving a distorted version. He blames the root of all disorganization poverty and ignorance of the lower class on the phenomenon of colonialism and government, in"The Blue Sky of Dez" and "The Little Native Boy". He uses the referential function of language to approach everyday life. Michael Halliday's introduction to functional grammar also examines language with reference to its role in social interactions. According to Halliday the study of grammar should be done quantitatively and he believes language is a social phenomenon, It can be analyzed in empirical data, communicative actions, and language metafuncion related to style. In Mahmoud's works the represention of colonialism in the situational "context" of those stories can be compared to six paradigms of Halliday's grammar.The purpose of this study is to determin if following this particular school has led to equal use of grammatical metafuntions according to the general application of realism to his literary school? Has he represented the southern climate and its natives’ attitudes with the few foreigners representing the upper class equally? The research data shows in these stories, material, relational and verbal processes havebeen used more than all other processes, respectively. His tendency to express the events of the outside world causes the material process to be more than other processes. The frequency of physical acts by inanimate objects is higher in the "Blue Sky of Dez", than in the "The Little Native Boy".
خلاصه ماشینی:
هدف این پژوهش آن است که با توجه به اطلاق عام رئالیسم به مکتب ادبی وی، مشخص گرداند که آیا پیروی از این مکتب خاص، سبب بهره گیری یکسان در فرانقش های دستوری شده ، آیا وی اقلیم جنوب و برخورد افراد بومی آن را با فرنگیان معدودی که نمایندٔە طبقه فرادست هستند، به گونه ای همسان بازنمایی کرده است ؟ داده های پژوهش نشان می دهند که در سبک زبانی او در این دو داستان، به ترتیب فرایند مادی، رابطه ای و کلامی بیش از همۀ فرایندها استفاده شده است .
٣. شیوه و پرسش های پژوهش پژوهش حاضر به شیؤە توصیفی -تحلیلی و بسامد فرایندهای فعلی ، ساختار گذرایی دو داستان کوتاه «آسمان آبی دز» و «پسرک بومی » را از نگاه فرانقش تجربی بررسی کرده و در پی پاسخ به این پرسش ها بوده است : «محمود» با استفاده از چه شیوه هایی تجربّیات جهان پیرامون و درون خود را در گفتار اشخاص داستان بازنمایی کرده است ؟ عناصر طبیعی ، فضا، محلّه ها، موقعّیت و بافت جغرافیایی ، ً اجتماعی و سیاسی در نقش کنشگر و کنش پذیر، تأثیرگذار بوده اند یا صرفا در قالب رابطۀ اسنادی بازنمایی شده اند؟ شیؤە داستانپردازی نویسنده در بازگویی کنش های نمایندگان استعمار تا چه اندازه بازگوکنندٔە آشنایی وی دربارٔە استعمار و استثمار بوده است ؟ استفاده از کدام فرانقش ها در بازنمایی واقعّیات مؤثّرتر بوده است ؟ ۴.
فرایند ذهنی که ایده های نویسنده را فرافکنی می کند در رتبۀ چهارم قرار دارد و بسامد آن در «پسرک بومی » بیشتر از «آسمان آبی دز» است و همین کاربرد نشان می دهد که «محمود» ایده های خود را دربارٔە مبارزه با استعمار در این داستان مطرحمی کند.