چکیده:
یکی از تدابیر اتخاذ شده برای حمایت از شهود در اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی و قانون آیین دادرسی کشورمان،مخفی نگه داشتن هویت آنان میباشد.حق متهم مبنی بر مواجهه و پرسش از شهود نیز از الزامات دادرسی عادلانه است.پس امنیت شهود و رعایت حقوق دفاعی متهم هر دو واجد اهمیت است و نمیتوان در جهت امنیت شهود،حق متهم را نادیده گرفت و یا جهت رعایت حقوق دفاعی متهم نسبت به امنیت شاهد در معرض خطر و تهدید بیتوجه بود.راجع به اعتبار و ارزش اثباتی شهادت شهود ناشناس،این سوال مطرح میشود که ارزش و اعتبار و شهادت آنان تا چه میزان ارزشگذاری میشوند؟ قانون آیین دادرسی کیفری در مورد اعتبارسنجی و ارزش شهادت شهود گمنام و اینکه آیا چنین شهادتی میتواند به تنهایی مستند حکم محکومیت قرار گیرد،ساکت است.بنظر میرسد ارزش و اعتبار گواهی شهود گمنام چنانچه امکان مواجهه و به چالش کشیدن شهود برای متهم فراهم نشود،همسنگ و هم ردیف شهود با هویت معلوم نباشد.در مقاله حاضر اعتبار سنجی و ارزشگذاری شهود گمنام در پرتو نظام حاکم بر ادله،حقوق دفاعی متهم و امنیت شهود به روش تحلیلی،تفسیری،تطبیقی و کاربردی با بهرهگیری از منابع داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفته است.
One of the measures taken to protect witnesses in the Statute of the International Criminal Court and the Code of Judicial Procedure of our country is to keep their identities secret. Both the defendant is important and the defendant's right can not be ignored for the sake of witness testimony or the defendant's defense rights were endangered and threatened without regard to witness safety. Regarding the validity and positive value of the testimony of anonymous witnesses, this question arises To what extent are their value, credibility and testimony valued? The Code of Criminal Procedure is silent on the validity and value of the testimony of anonymous witnesses and whether such testimony can alone be used to document a conviction. It seems that the value and validity of the testimony of anonymous witnesses, if it is not possible for the accused to face and challenge the witnesses, is not equal to the identity of the witnesses in this article.And the security of intuitions has been examined.
خلاصه ماشینی:
استماع گواهي چنين شهودي سبب ميشود که حق متهم براي مواجهۀ حضوري با گواهان ناشناخته و سؤال از آنان به ويژه در مرحلۀ تحقيقات مقدماتي سلب شود و موجب طرح پرسش هاي متعددي شده بود، ازجمله اينکه بين اصل حمايت از شهود و حقوق دفاعي متهم کدام يک ارجحيت دارد؟ و چگونه ميتوان بين اين دو تعادل برقرار کرد؟ درخصوص پيشينۀ تحقيق بايد گفت که هرچند راجع به حمايت از شهود در فرايند دادرسي کيفري و حفظ امنيت شهود در چالش با حقوق دفاعي متهم و موارد مشابه ديگر تحقيقات گسترده اي صورت گرفته است ؛ ولي در مورد اعتبار و ارزش اثباتي شهادت شهودي که به لحاظ وجود خطر و تهديد نسبت به آنان هويت واقعي آن ها از متهم مخفي ميشود و با وي مواجهۀ حضوري نميشوند، به عنوان يکي از تدابير حمايت از شهود، با توجه به اينکه از ابدعات قانون گذار در قانون آئين دادرسي کيفري و از تأسيسات جديدي است که وارد حقوق موضوعۀ کشورمان شده است ، تاکنون تحقيقي صورت نگرفته و در آثار حقوقدانان به اين موضوع پرداخته نشده است و همواره اين پرسش را به ذهن متبادر ميکند که ارزش و اعتبار گواهي شهود گمنام تا چه حد است ؟ آيا از لحاظ ارزش اثباتي هم سنگ و هم رديف با شهادت شهودي است که با متهم روبرو شده و امکان به چالش کشيدن آنان توسط متهم وجود داشته ، ميباشد يا خير؟ به عبارت ديگر، چنانچه شهادت شهود گمنام معارض با حقوق دفاعي متهم ً و يا الزامات دادرسي عادلانه و منصفانه باشد ،مي تواند واجد ارزش اثباتي باشند و اساسا تا چه ميزان ارزش گذاري ميشوند؟ هرچند طبق اصول کلي تأثير و ارزش گواهي گواهان با مقام قضائي است ؛ اما قانون آئين دادرسي کيفري در مورد اعتبارسنجي و ارزش شهادت شهود گمنام و اينکه آيا چنين شهادتي ميتواند به تنهايي مستند حکم محکوميت متهم قرار گيرد، ساکت است ؛ ازاين رو تحقيق و بررسي تحليلي و تطبيقي در موضوع ضروري به نظر رسيد که همين امر نگارنده را راغب به تحقيق در اين زمينه کرد.