چکیده:
تعارض میان منافع قدرت حاکم و منافع فرد، مشهود ترین جلوه بارز مباحث دادرسی عادلانه در نظام عدالت کیفری است. در چنین وضعیتی، اصل متعارف، مستلزم سازگاری تصمیمات دولت با ارزشهای مورد احترام و همسو بودن آرمانهای نشأت گرفته از دادرسی عادلانه، با آرمانهای والای ناشی از «حکومت قانون» است. جدال عناصر اخلاقی (عینیت و فردیت) و مباحث علمی بیطرفانه در برابر تجارب شخصی جانبدارانه، از موضوعات بحث برانگیز در زمینه تحقق عدالت کیفری بوده است. در این راستا، تضمین دادرسی عدالت محور، مستلزم استقلال سیستم قضایی، وجود مقامات قضایی مستقل و عدم حمایت جانبدارانه از طرفین در فرایند اجرایی دادرسی میباشد. بر این اساس، پژوهش حاضر بر مبنای تحلیل اصول دادرسی عادلانه در مرحله رسیدگی، از گذر ضمانت اجرا استوار گردیده است. هدف، تطبیقی منسجم و همه جانبه در راستای شناسایی و تضمین عادلانه حقوق افراد بوده است.
خلاصه ماشینی:
ک ١٣٩٢ با تأکيد بر رسيدگي مستقل ، بيطرفي کامل و جلوگيري از طولاني شدن فرايند دادرسي کيفري، در ابتدا موضوع استقلال مراجع قضايي را به صورت کلي در نظر گرفته است ؛ با تدقيق در ساير مواد مصوب ، مفهوم استقلال بازپرس ، علاوه بر استقلال در برابر هرگونه نفوذ سياسي و اجرايي در انجام تحقيق و جمع آوري ادله ، در برابر دادستان به عنوان مقام تعقيب نيز مستفاد مي شود؛ با در نظر داشتن سلسله مراتب قضايي، نظارت دادستان بر عملکرد بازپرس در مقام ايفاي وظيفه مدعي العموم ، نظارتي بي طرفانه نيست .
٣-١-٢-١- ضمانت اجراهاي قرارهاي تأمين کيفري هدف از افزايش قرارها در قانون جديد، از طرفي ايجاد زمينه اي در جهت اعمال قرارهاي جايگزين بازداشت موقت و عدم استفاده از قرار توقيف احتياطي در مواردي که ميتوان تأمين سبک تري را براي متهم در نظر گرفت ؛ و از طرفي حفظ حقوق ، کرامت انساني و منزلت اجتماعي متهميني ميباشد که بعضاً بنا به دلايل واهي يا ناخواسته گرفتارشده و به دنبال خلأ قانونياي که درزمينه قرارهاي متنوع تأمين وجود دارد، روانه زندان ميشوند که گاه جبران خسارات مادي و معنوي اين بازداشت ها امکان پذير نميباشد(غلاميان يوسف آباد، ١٣٩٦، ١٦).
٣-٢-١- استقلال قاضي و تأثير آن بر تضمين موازين دادرسي عادلانه براي آنکه قاضي بتواند وظيفه قضايي خود را که برقراري عدالت ، استقرار حقوق و حفظ نظم عمومي است به صورت شايسته انجام دهد، بايد از چنان استقلال و بي طرفي اي برخوردار باشد که در مقابل ساير قوا مقاومت نموده و حقوق ديگران را ملعبه هوي و هوس اغنياء و زورمندان قرار ندهد (محسني، ١٣٩٢، ج ١، ٥).