چکیده:
از جمله موضوعات مهم علم کلام، رفتارهای ارزشی و هنجاری در باب انسان و جامعه است و از همین رو با مباحث هنجاری حقوق عمومی مرتبط است. ازآنجا که حقوق عمومی با مقولههای حکومت و شهروند و تنظیم رابطهی آنها سروکار دارد، نگاه حقوق عمومی به این دو حوزه با رویکردی تجویزی و هنجارین نقطه پیوندش با مباحث کلامی است. بهعبارت دیگر، علم کلام در «بعد ارزششناسی» با حقوق همشانه و متصل می شود. از جمله مباحثی که در بُعد ارزششناختی مطرح میشود، نظریه عدالت است که همانا نقطه دقیقِ اتصال کلام و حقوق عمومی محسوب می شود. درواقع، متکلمان زمانی که امرحکمرانی و حکومت را دغدغهی خود مییافتند از مدخل «نظریه عدالت» و مفهوم «اخلاق» به مسایل مربوط به حکومت وارد می-شدند و تأکید بر چگونگی یافتن پاسخ مطلوب داشته اند.مباحثی نظیر آزادی اراده و اختیار سیاسی مردم، تأکید بر عقلانیت و چگونگی رابطهی حاکم با افراد جامعه، از جمله موضوعات مورد بحث در آراء قاضی عبدالجبار، از برجسته ترین متکلمان معتزلی است که در حوزهی حقوق عمومی نیز نمود دارد. در همین راستا بررسی تطبیقی عناصر و پشتوانههای نظریِ نظریه عدالت قاضی و ارتباط آن با برخی از مهمترین انگاره های حقوق عمومی نظیر «چگونگی مشروعیت حاکم و حکومت»، «تنظیم رابطه حکومت و شهروندان» و یا « مفهوم و ویژگیهای قدرت سیاسی مطلوب» مورد بحث قرار خواهد گرفت.
One of the crucial topics of kalam is the value-related and normative behaviors of human individuals and societies, and thereby, this discipline of knowledge is related to the act of ruling and public law. In fact, since public law addresses the notions of government and citizen and regulating their relations in its discussion of the concept of state, its addressing of these two domains with a prescriptive approach is the point of junction between the kalam-related and the legal discussions in public law. One of the topics in value-related discussions is the theory of justice. Theory of justice is the point of junction between kalam and public law. In fact, the scholars of kalam address the questions of rulership and government from the viewpoint of theory of justice and theory of morality. Issues like citizens’ political freedom, the relation between states and individuals, the concept of legitimate political Power, in general, the characteristics of an ideal state from ‘Qadi ‘Abd ul-Jabbar’s viewpoint are some of the topics related to public law that are addressed in his theory of justice.
خلاصه ماشینی:
مباحثی نظیر آزادی اراده و اختیار سیاسی مردم ، تأکید بر عقلانیت و چگونگی رابطه ی حاکم با افراد جامعه ، از جمله موضوعات مورد بحث در آراء قاضی عبدالجبار، از برجسته ترین متکلمان معتزلی است که در حوزه ی حقوق عمومی نیز نمود دارد.
در همین راستا بررسی عناصر و پشتوانه های نظری نظریه عدالت قاضی و ارتباط آن با برخی از مهم ترین انگاره های حقوق عمومی نظیر«چگونگی مشروعیت حاکم و حکومت »، «تنظیم رابطه حکومت و شهروندان » و یا « مفهوم و ویژگیهای قدرت سیاسی مطلوب » مورد بحث قرار خواهد گرفت .
در حوزه سوم ، بحث از این بود که خداوند وظیفه ای بر دوش آدمی گذاشته است و بنابراین غایت تمام اندیشه های عقلانی باید برای شناخت خدا باشد.
بدیهی است آن چه در دستگاه فکری قاضی تحت عنوان مفهوم عدالت مطرح شده با آن چه که امروزه از نظریه عدالت قابل دریافت است قیاس ناپذیر است ؛ با این حال بدلیل مبنای عقلانی دیدگاه های وی در تبیین عدالت ، آثار عملی اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و حقوقی که بر نظریه عدالت وی مترتب خواهد بود میتواند در سازش پذیری مولفه ها و عناصر فکری دنیای معاصر در کشورهایی با نظام فکری اسلامی بسیار راهگشا باشد.
از این نکته نتیجه میشود که نخستین وسیله ی عمل دینی در جامعه برای اعمال عدالت ، چنان که عبدالجبار میگوید، اثر گذاشتن بر شیوه ی نظر افراد در باب خودشان و جهان ، یا به طور مشخص تر، اثر گذاشتن بر روش آنان در فهم شهودهایشان ، تجارب باطنیشان و ادراکات حسیشان در رابطه با خداوند، جهان و دیگر انسان هاست (عبدالجبار، ١٩٥٨: ٢١/٦).