چکیده:
پژوهشگران ادبیات تطبیقی به اتفاق نظر دارند که خاستگاه ادبیات تطبیقی در قالب نظریه، کشور فرانسه است. این اصطلاح برای نخستینبار، در دهههای آغازینِ قرن نوزدهم به کار رفت، بعد از دوره کوتاهی تبدیل شد به نظریه و امروزه در قالب رشتهای تثبیت شده، در بسیاری از دانشگاههای جهان دارای کرسی است و مؤسسههای پژوهشی معتبری در این زمینه فعال هستند. این در حالی است که سابقۀ تاریخی، نمودها و نمونههای تطبیقی در ادبیات ایران سابقهای بیش از هزار سال دارد اما متأسفانه به دلیل نبود کرسیهای دانشگاهی و مؤسسههای پژوهشی ویژۀ ادبیات تطبیقی، سابقه و پیشینۀ تاریخی این دانش نوپا، ناشناخته و مغفول مانده است؛ امروزه در بسیاری از کشورهای جهان، کرسیهای آموزشی و مؤسسات پژوهشی ادبیات تطبیقی فعال هستند اما نامی از ایران و ادبیات ایران با آنهمه قدمت و غنا نیست. این مقاله با هدف تبیین سهم و نقش ادبیات ایران در تمدن و فرهنگ جهانی، برآن است که به روش تحلیلی توصیفی، با ارائه شواهد و نمونهها، سابقه تاریخی و نمودهای عینی وجود ادبیات تطبیقی در ادبیات هزار سال پیش ایران، نشان دهد آنچه امروزه به مکتب فرانسه موسوم است، بیش از هزار سال پیش در ادبیات ایران سابقه داشته است.
Comparative literature as a field of study and theory, was introduced in France, but
manifestations and practical examples of the branch of study, can be traced in old
nations literature, including Iran, Greece, Rome. comparative literature as a theory
and term coined in the early nineteenth century to be used in Abel-Francois
Villemain (1790-1870) classes in France, and today, as a form of established
disciplines, it has seats in many universities around the world and important research
institutes are active on it. This is while the historical history, manifestations and
examples of comparative literature in Iran reach more than a thousand years ago.
Unfortunately, due to the lack of teaching chairs and research institutes for
comparative literature, unfortunately, the history of this new knowledge is unknown
or neglected, and today in many drawers of the world, educational chairs and
research institutes of comparative literature They are active, but unfortunately, there
is no news about Iranian literature among them. The purpose of this article is to
explain the function and dividend role of Iranian literature in world civilization and
culture, today, what is called the French school, it has more than two thousand years,
background in Iranian ancient literature.
خلاصه ماشینی:
(٢٢-٢١ :١٩٩٧,Bassnett) درست است که ادبیات تطبیقی در قالب نظریه در دهـۀ سـوم قـرن نـوزدهم ، در کشـور فرانسه مطرح شد و از آنجا به دیگر نقاط جهان گسترش یافت و ادبیات ملت هـای دیگـر را تحت الشـعاع خـود قـرارداد؛ امـا موضـوع ، ماهیـت و مصـادیق عملـی آن سـابقه ای بسـیار دیرینه تر دارد و شاید بتوان گفت به نخستین برخورد فرد یا افراد دو ملـت بـا دو فرهنـگ و دو زبان متفاوت برگردد که بر این اساس تاریخ آغاز دقیقی برای آن نمـیتـوان تعیـین کـرد؛ نخستین ملت / ملت هـا کـدام بودنـد و نخسـتین برخـورد دو تمـدن و دو فرهنـگ ، کجـا و چه زمانی رخ داده است (؟!) بر اساس شاخصه هایی که صاحب نظران و پژوهشگران ، امـروزه برای ادبیات تطبیقی تعریف و ارائه کرده یا تعیین مـیکننـد یعنـی تفـاوت زبـان ، پیونـدهای تاریخی و تفاوت فرهنگی، از فرهنگ و ادبیات ایرانِ هـزار سـال پـیش مـیتـوان شـواهد و نمونه های مستند و تاریخی ارائه کرد که ادبیات تطبیقی ـ مطـابق آنچـه مکتـب فرانسـوی آن مدعی است ـ با همه شاخصه هایش هم در دوره قبل از اسلام و هـم در دورۀ بعـد از اسـلام وقوع یافته و به اندازۀ لازم و کـافی نمونـه و نمـود دارد امـا بـه دلایلـی از جملـه غفلـت و نارساییها این سهم و نقش مهم نادیده گرفته شده است .