چکیده:
قرآن، نظامنامه تمدن اسلامی است. واژه «تمدّن» در قرآن نیامده است؛ ولی برخی از مفسران، از«امت» استفاده تمدّنی کردهاند؛ یعنی جماعتى که به پیامبر خدا ایمان آوردهاند. در این نوشتار، به روش توصیفی _تحلیلی، به بررسی تطبیقی مفهوم تمدن از نظر علامه طباطبایی و سیدقطب بهویژه در تفاسیرشان با توجه به واژه «امت» پرداخته شده است. یافتههای مقاله نشان میدهد قرآن مهمترین عامل پیدایش و تداوم اجتماع بشری را در وحدت فرامادّی دانسته که مرزهای جغرافیایی، زمانی، خویشاوندی، نژادی و... را درمینوردد. سید قطب معتقد است مقصود از «امت واحده» در قـرآن، دیـن اسـلام و جامعه مسلمانان است و هر که اعتقاد مسلمانی نداشته بـاشد، از قـلمـرو «امــت واحده» خارج و در زمره جامعه جاهلی است؛ اما علامه در مفهوم امت، توسعه معنایی میدهد و معنای جهانشمولی قائل است؛ یعنی گروهـی کـه هـدفی واحـد اعم از امـور دنـیوی و مـعنوی دارند؛ گـرچـه وحدت امت، عـلاوه بـر همگرایی، با هـمکیشی کامل میشود.
خلاصه ماشینی:
سید قطب معتقد است مقصود از «امت واحده» در قـرآن، ديـن اسـلام و جامعه مسلمانان است و هر که اعتقاد مسلماني نداشته بـاشد، از قـلمـرو «امــت واحده» خارج و در زمره جامعه جاهلی است؛ اما علامه در مفهوم امت، توسعه معنایی میدهد و معنای جهانشمولی قائل است؛ یعنی گروهـي کـه هـدفي واحـد اعم از امـور دنـيوي و مـعنوي دارند؛ گـرچـه وحدت امت، عـلاوه بـر همگرايي، با هـمکيشي کامل ميشود.
همچنین ابراهیم فرجی در مقاله «بررسی دیدگاه مفسران درباره مفهوم امت واحد با تاکید بر اندیشههای عبده، علامه طباطبایی و آیتالله جوادی آملی» به تبیین نظرات این مفسران بزرگ و مقایسه آنها پرداخته است؛ در نشریه علوم قران و تفسیر معارج سال دوم پاییز و زمستان 1395 شماره یک اما تا کنون کسی به مقایسه نظرات این دو مفسر پیرامون تمدن و امت واحده نپرداخته است.
سید قطب بر پایه آیات قرآن مجید در تفسیر «فی ظلال القرآن»، مردم را به اطاعت از اولیالامر فرا میخواند؛ ولی اطاعت از نظر وی بهمعنای اطاعت از کسی نیست که بر منصب امارت تکیه میزند؛ به این معنا که اطاعت از حاکم، به دلیل حاکمبودن وی، ضروری نخواهد بود، بلکه اطاعت از او در صورتی واجب است که آن حاکم، از قوانین اسلام پیروی میکند.
اشتراکات علامه و سید در بحث امت اصولاً یکی از بنیادیترین عوامل پیوند میان افراد در جامعه اسلامی، همان عقیده اسلامی است.
(سید قطب، 1412، ج1، ص132) اما علامه در این زمینه معتقد است: وسطبودن امت، به اين معناست که ميانه رسول و مردم، واسطهاند نه آنطور كه آن مفسر گفت، ملت و دين اسلام، ميانه افراط و تفريط و نیز ميانه دو طرف تقويت روح و تقويت جسم، واسطه باشد.