چکیده:
کمالالدینعبدالرزاقسمرقندی (887-816هق)، یکی از مورخان عصرتیموری میباشد که با بررسی مهمترین اثر تاریخی او به نام مطلعالسعدین و مجمعالبحرین میتوان دریافت که به حوزه رویکردهای هویتی بر پایه سنت-های ایرانی و اسلامی ورود پیدا کرده است. براین اساس، پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سوال میباشد که: سنن مغولی، هویتفرهنگی و تاریخی جامعهایرانی و تاثیر آن بر مشروعیتسیاسی پساایلخانی در اندیشه کمالالدینعبدالرزاق سمرقندی چگونه بازتاب یافته است؟ حاصلپژوهش که با رویکرد توصیفیتحلیلی انجام شده بیانگر آن است که: سنن قبیلهای از جمله پیوستگی تیموریان با قبیله برلاس مغولی، دو گانگی نژادی امرای درباری، پیوستگی و استمراربخشی به هویتایرانی از دورهباستان تا عصرتیموریان، پیوندسازی فرهنگایرانی با هویتاسلامی، عنایت ویژه به پیوستگی شریعت و طریقت، توجه به اصول ایرانشهری و مولفههای آن ازجمله فرهایزدی، پیوستگی دین و سیاست و عدالت و دادگری مهمترین انگارههای مورد نظر سمرقندی در تشخصبخشی به هویتایرانی در عصرتیموری بوده که برآیند آن اعطای مشروعیتسیاسی به امرایتیموری و توجیهسازی حکمرانی آنان بوده است.
kamal al-Din رزAbd al-Razzaq al-Marqandi (d. 816-887 AH) is one of the historians of the Timurid era. It is based on Iranian and Islamic traditions. Accordingly, the present study seeks to answer the question: How are the Mongolian traditions, cultural, cultural and historical traditions of Iranian society and its impact on the post-patriarchal political legitimacy reflected in the thought of Kamaluddin Abdul Razzaq Samarkandi?The result of the research, which has been done with a descriptive-analytical approach, indicates that: tribal traditions such as the Timurids' union with the Mongol Berlas tribe, the racial duality of courtiers, the continuity and continuity of Iranian identity from antiquity to the Timurid period, linking Iranian culture with Islamic identity, special attention to the coherence of Shari'a and Tariqah, attention to the principles of Iranshahri and its components including culture, the coherence of religion and politics and justice and the judiciary are the most important ideas of Samarkandi in identifying Iranian identity existed in the Timurid era, which resulted in the granting of political legitimacy to the Timurid rulers and the justification of their rule.
خلاصه ماشینی:
بر اين اساس ، پژوهش حاضر درصدد پاسخ به اين سؤال ميباشد که : سنن مغولي، هويت فرهنگي و تاريخي جامعه ايراني و تأثير آن بر مشروعيت سياسي پسا ايلخاني در انديشه کمال الدين عبدالرزاق سمرقندي چگونه بازتاب يافته است ؟ حاصل پژوهش که با رويکرد توصيفي تحليلي انجام شده بيانگر آن است که : سنن قبيله اي ازجمله پيوستگي تيموريان با قبيله برلاس مغولي، دوگانگي نژادي امراي درباري، پيوستگي و استمراربخشي به هويت ايراني از دوره باستان تا عصر تيموريان ، پيوند سازي فرهنگ ايراني با هويت اسلامي، عنايت ويژه به پيوستگي شريعت و طريقت ، توجه به اصول ايرانشهري و مؤلفه هاي آن ازجمله فره ايزدي، پيوستگي دين و سياست و عدالت و دادگري مهم ترين انگاره هاي موردنظر سمرقندي در تشخص بخشي به هويت ايراني در عصر تيموري بوده که برآيند آن اعطاي مشروعيت سياسي هويت ، به امراي تيموري و توجيه سازي حکمراني آنان بوده است .
از اين جهت سمرقندي و مورخان ديگر ميبايســت مؤلفه هاي مشــروعيت زاي ديگري را نيز در کانون توجه قرار ميدادند و به همين جهات اســت که حتي شــخص تيمور براي اينکه حمايت همه را داشــته باشــد با امرا و اطرافيان خود بيشــتر با ملايمت و احتياط رفتار ميکرد و فقط در برخي موارد به ســرکوبي آن ها ميپرداخت (منز، ٨٠:١٣٧٧) ب )-تشابه سازي، پيوستگي و استمرار در هويت ايراني هويت پديده اي چند وجهي است که از ساده ترين تا گستره موضوع سياسي، اجتماعي و مذهبي را در بر ميگيرد؛ لذا امر ثابتي نيســـت بلکه بر اســـاس ديالکتيکي بين شـــبکه معنايي ذهن و نظام سياسي، اجتماعي و مذهبي پيرامون رخ ميدهد.