چکیده:
شهر سمیرم علیا با وجود نزدیکی به سومین پایتخت صفویان، اصفهان، کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. این مساله معلول کم توجهی منابع آن دوره بوده است. با این حال، بررسی حیات سمیرم علیا در نیمه دوم عصر صفوی، رشد و ترقی آن شهر به نسبت نیمه نخست این عصر را نشان میدهد. به این ترتیب مساله پژوهش پیشرو، بررسی عوامل موثر در ساخت، رشد و تقویت جایگاه آن شهر در نیمه دوم عصر صفوی است. مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از دادههای کتابخانهای به بررسی مساله فوق پرداخته است. یافتههای تحقیق نشان میدهد برآیند شرایط اقلیمی سمیرم علیا به همراه نزدیکی به اصفهان آن منطقه را بخصوص در نیمه دوم عصر صفوی واجد کارویژه اقتصادی برمحور دامداری و کشاورزی کرده بود. این کارویژه برای برطرف کردن نیازهای پایتخت ضروری به نظر میرسید. از این رو در کانون توجه حکام صفوی قرار گرفت. سمیرم علیا در راستای همین توجه و با کوچ اجباری خاندان چوله به آنجا به عنوان خاندانی حکومتگر از سوی صفویان، ضمن افزایش کارکردهای پیشین، به شهری نظامی بر سر راه پایتخت به کهگیلویه و لرستان، که کانون بحرانهایی درازدامن در این دوره بود، نیز تبدیل شد. سرانجام، حضور همزمان افرادی از خاندان چوله در مناصب درباری نیز باعث رشد جایگاه این شهر در نیمه دوم عصر صفوی شد.
The city of Upper Semirom, despite its proximity to the third Safavid capital, has received less attention from scholars. This was due to the lack of attention to the resources of that period. However, a detailed study of the life of Semirom in the second half of the Safavid era, shows the growth and development of the city compared to the first half of this era. Thus, the issue of leading research is the study of effective factors in the construction, growth and strengthening of the position of that city in the second half of the Safavid era. The present article has investigated the above issue descriptively-analytically using librarydata. The research findings show that the climatic conditions of Upper Semirom along with its proximity to Isfahan That region, especially in the second half of the Safavid era, had an economic function based on livestock and agriculture. This special task seemed necessary to meet the needs of the capital. Hence, it became the focus of Safavid rulers. in line with this attention and with the forced migration of the Choleh family there as a ruling family by the Safavids, while increasing its previous functions, it became the military city on the way to the capital to Kohgiluyeh and Lorestan, which was the center of long-term crises in this period. Also becam Finally, the simultaneous presence of members of the Chuleh family in court positions also led to the growth of the city's position in the second half of the Safavid era.
خلاصه ماشینی:
منابع دوره صفوي اشاره اي دقيق به تقسيمات مناطق اطراف سميرم و حدودات آن ندارند؛ ازاين رو براي شناسايي حدود سرزمين هاي اطراف اين شهر لاجرم از اثر ميرزا حسن حسيني فسايي استفاده شده است .
هرچند منابع اين دوره اشاره اي مستقيم به اين موضوع نداشته اند، اما با توجه به اشاراتي که در خاطرات ممتحن الدوله در رابطه با تامين روغن چراغ هاي پايتخت صفوي از طريق سميرم آمده است ميتوان به اين جريان اقتصادي پيبرد که احتمالا عشاير نيز از جمله ايل قشقايي در جريان ورود به سميرم و نواحي اطراف آن ماليات هاي دامي خود را (که از دوره هاي قبل خصوصا از دوره مغول رسم شده بود) به حکومت صفوي ميپرداختند.
همان گونه که در بالا نيز اشاره شد شرايط اقليمي مناسب اين نواحي آن را به ييلاقات عشاير فارس تبديل نموده بود (نصيري، ١٣٨٢: ٢٠٤)؛ از اين جهت همواره عشاير از جمله طايفه دره شوري از ايل قشقايي براي ييلاق به اين منطقه ميآمدند و در منطقه وردشت ، واقع در شمال غربي شهر سميرم به چراي دام خود مشغول ميشدند (پور محمدي املشي و زيلاب پور، ١٣٩٥: ٩- ١٠).
٣. نقش صاحب منصبان در اقتصاد شهري سميرم در عصر صفوي در دوره صفوي با توجه به موقعيت هاي سياسي حاکمان سميرم در دربار صفويان (٢٩) و همين طور به دليل نزديکي آن به پايتخت صفوي از اين شهر به عنوان شهري با توليدات کشاورزي بالا و بالطبع توليدات دامي، در جهت کسب درآمد حاکمان چوله اي تبار استفاده ميشد.