چکیده:
اقبال عام به شاهنامۀ فردوسی و کثرت استنساخ آن در طول بیش از هزار سال سبب شده که این متن در معرض انواع تصرّفها قرار گیرد و با آنکه داشتن متنی قابل اعتماد از شاهنامه همواره دغدغۀ عدّهای از خواهندگانش بوده، تا همین دو سه دهه پیش نسخ خطی و تصحیحات موجود آن اغلب با سخن شاعر فاصلهای چشمگیر داشت. تصحیح دکتر جلال خالقی مطلق از شاهنامه که در میانۀ دهۀ 1380 به طور کامل انتشار یافت این فاصله را به طرز قابل توجهی کم کرد و بالأخره شرایط مناسبی مهیّا نمود تا محقّقانی بتوانند در تدقیق متن بکوشند.موضوع مقالۀ حاضر تصحیح پنج بیت از داستان فرودِ سیاوخش در پادشاهی کیخسرو است که جز یک استثناء، تا کنون در تمام تصحیحهای شاهنامه نادرست ضبط شده است. نگارندگان ضمن تصحیح این ابیات کوشیدهاند تا توجه خوانندگان را به بعضی نکات دستوری و زبانی که در تصحیح متن دخیل واقع میشود جلب کنند. در این مقاله همچنین ملاحظاتی دربارۀ حدود و ثغورِ بهکارگیری تلفظهای دوگانۀ بعضی کلمات در شاهنامه مطرح شده و با تأمل در یک ترکیب کنایی نادر، که بهواسطۀ دگرگونی در چاپهای معتبر شاهنامه از فرهنگ جامع زبان فارسی هم جا افتاده، بیتی از یک قصیدۀ عثمان مختاری نیز تصحیح گردیده است.
The popularity of Ferdowsi's Shahnameh and its repeated copying over the centuries have
subjected the text of the poem to a vast array of errors. Dr. Khaleghi-Motlagh's complete
edition of the epic, published in 2007, significantly facilitated the work of the Shahnameh
scholars by making a dependable text of the poem available to them. Better investigation of
the Shahnameh is now possible thanks to Khaleghi-Motlagh’s magisterial text that provides
a wealth of variants in its critical apparatus. The subject of the present article is the
correction of five verses in the story of Forud son of Siavakhsh. In all but one edition of the
poem, the text of these verses is corrupt. In the course of restoring these verses, the authors
also discuss a number of important grammatical and linguistic issues that may be useful to
the readers of the poem. They also consider the problems presented by words that have two
different pronunciations in the Shahnameh.
خلاصه ماشینی:
اما اگر توجه کنیم که اولاً بیشتر دستنویس های اساس تصحیح خـالقی مطلـق و در رأس آنها اقدم نسخ شاهنامه یعنی دستنویس فلورانس (مورّخ ٦١٤ق ) چنگ شـیر آزدن دارنـد بـه جای راه شیران زدن ٢، و ثانیاً فردوسی خود جایی دیگر شبیه به همین ترکیـب کنـایی را بـه کار برده است 3 همــه مــولش و رای چنــدین زدن بــدین نیشــتر کــام شــیر آزدن (فردوسی، ١٣٨٦، ٨: ٩٧، بیت ١٢٦٨) جای تردید باقی نمیماند که سخن شاعر در بیت ٤١ داستان فرود نه نیکـو بـود چنـگ شیر آزدن است .
نخوار، بیژن را که به کین زرسپ روی سوی سپدکوه نهاده است و برای جنگ بـا فـرود نزدیک میآید به فرود میشناساند: کــه فرزنــد گیوســت ، مــردی دلیــر به هـر جنـگ پیـروز باشـد چـو شـیر نـــدارد جـــز او گیـــو فرزنـــد نیـــز گرامــیترســت او ز جــان و ز چیــز (فردوسی، ١٣٨٦، ٣: ٥٢، ابیات ٣٩٧- ٣٩٨) نسخه بدل های مصراع دوم بیت دوم آن گونه که خالقی مطلق بـه دسـت داده بـدین قـرار اســت ١١: ف ، ســن ژوزف ، ل ٢، ق ٢، ل ٣، پ ، لــن ٢: گرامــیترســت او ز جــان عزیــز؛ ل : گرامیترستش ز گنج و ز چیز؛ س ، ق ، سعدلو، و: گرامیترستش ز جان عزیز؛ لن : گرامیتـر او را ز جان عزیز؛ س ٢: یکی سرفرازست هشیار و نیو؛ لی، آ: گرامیش دارد چو جـان عزیـز؛ ب : که چون وی نبیند کسی نیز نیو.