چکیده:
تقابل در مفردات شامل تناقض، تضاد، عدم و ملکه و تضایف است و متقابلان به چهار قسم نقیضان، ضدان، عدم و ملکه و متضایفان تقسیم میگردد. موضوع بحث در این پژوهش، بررسی حقیقت تقابل تضاد و ضدان است. تضاد هم در قضایا مطرح است و هم در مفاهیم مفرده. اما در اینجا بخش دوم مراد است که از آن به تضاد در امور و تضاد در اعیان یاد میشود و نشان میدهد تضاد در مفردات، همچون سایر اقسام تقابل مفردات، از احکام وجود خارجی بوده و بحث فلسفی شمرده میشود. برای تبیین حقیقت ضدان باید تعاریف ضدان و محورهای تفاوت این تعاریف بررسی شود. وجودی بودن ضدان، اشتراک در جنس واحد، غایت خلاف میان ضدان، لزوم موضوع یا محل برای ضدان، تعاقب ضدان، شخصی یا کلی بودن موضوع ضدان، ذاتی بودن امتناع اجتماع آنها، از ابعاد مهم اختلاف تعاریف ضدان است که با بررسی این ابعاد، ضدان حقیقی از مشهوری، نیز ضدان بالذات از ضدان بالعرض، متمایز میشود. با بررسی تعاریف ضدان، به مجرای تضاد و تقسیمات ضدان نیز دست مییابیم.
Opposition in single words includes contradiction, contrast, absence, possession and correlative. Opposites are divided into four types: contradictories, two opposites, absence, possession and two correlatives. The subject of this research is to examine the truth of the opposition of contrast and two opposites. Contrast exists both in propositions and in singular concepts. This paper discusses the latter, which is referred to as contrast in issues and contrast in entities. It is argued that, like other types of the opposition of singular concepts, contradiction in singular words is one of the rules of factual existence and is considered a philosophical issue. To explain the truth of two opposites, the definitions of two opposites and the differences between these definitions must be examined. The existentiality of two opposites, commonalties of the same genus, ultimate contradiction in two opposites, the necessity of subject or its importance for two opposites, the succession of two opposites, individuality or universality of the subject of two opposites, the essentiality of the impossibility of bringing them together are among the important dimensions of differences in definitions of two opposites. Through investigation of these dimensions, two real opposites are distinguished from commonly accepted ones, and also two intrinsic opposites are differentiated from two opposites by accident. By examining the definitions of two opposites, the nature of contrast and the divisions of two opposites become clear.
خلاصه ماشینی:
وجودی بودن ضدان، اشتراک در جنس واحد، غایت خلاف میان ضدان، لزوم موضوع یا محل برای ضدان، تعاقب ضدان، شخصی یا کلی بودن موضوع ضدان، ذاتی بودن امتناع اجتماع آنها، از ابعاد مهم اختلاف تعاریف ضدان است که با بررسی این ابعاد، ضدان حقیقی از مشهوری، نیز ضدان بالذات از ضدان بالعرض، متمایز ميشود.
برای ضدان تعاریف گوناگونی ارائه شده است؛ حتی برخی در تعریف خود از ضدان، چنان قلمرو گستردهاي براي آن بيان کردهاند که مثلان و متضایفان را نیز دربرمیگيرد؛ برای نمونه به تعريفهاي زير بنگريد: الف) دو امر وجودی که با هم اجتماع ندارند، ولی به تعاقب بر محل واحد وارد میشوند؛ ب) ضدان دو امر وجودیاند که اجتماع آنها محال است؛ خواه دو محل داشته باشند، خواه یک محل (غزالی، 1994، ص152؛ جرجانی، بيتا، ج4، ص72).
نقاط مهم تعاريف یادشده در هفت محور است: وجودی بودن ضدان یا جواز عدمی بودن یکی از آنها؛ اشتراک در جنس واحد قریب یا بعید یا عدم لزوم اشتراک در جنس؛ اعتبار غایت خلاف میان ضدان؛ مجرای تضاد که آیا مختص اعراض است یا در جواهر نیز جاری است؛ تعاقب ضدان بر موضوع یا محل؛ شخصی یا کلی بودن موضوع ضدان و ذاتی بودن امتناع اجتماع ضدان.
اما از سخن ابنسینا و دیگران برمیآید که: اولاً، تضاد مشهوری و حقیقی در قید نهایت اختلاف متفاوتاند، ولی تفاوت آنها منحصر به این قید نیست، بلکه قیود دیگر، بهویژه وجودی بودن ضدان نیز در این بحث نقش دارد؛ ثانیاً، اختلاف دیدگاه در قیدهاي اشاره شده، برپايه جایگاه بحث است؛ بهاینمعناکه در علوم حقیقی بهطور دقیق به قیود توجه داشتهاند؛ ولی در منطق، درباره معانی اصطلاحات با مسامحه رفتار کرده و آنگونه که میان عامه مردم مشهور است، به تعریف پرداختهاند؛ زیرا هدف بیان معانی اصطلاحات بهصورت فيالجمله بوده است تا دستگیر متعلم و نوآموز باشد (ابنسینا، 1404الف، ص247و262؛ نصیرالدین طوسی، 1375، ج1، ص55).