چکیده:
هر انسانی از ابتدای زندگی خویش در حال آموزش است. بخشی از این آموزش به واسطه نظام آموزشی حاکم بر جامعه، اکتساب یا رشد مییابد که در ایران به ترتیب شامل: مهد کودکها و پیشدبستانیها، ابتداییها، دبیرستانهای متوسطه اول و متوسطه دوم و در نهایت دانشگاهها میباشد. اینکه بهزیستی و آموزش و پرورش چه تدابیری برای شیوه آموزش محصلین در نظر گرفته، بسیار حایز اهمیت است؛ زیرا دانشآموزان مانند بذر گلهای یک باغ هستند که اگر به درستی به آنها رسیدگی نشود، حاصل، باغ گلی پژمرده است. باید توجه نمود که این کودکان امروز هستند که جامعه فردا را میسازند؛ لذا باید آنها را از پایه به درستی تربیت نمود. پژوهش پیش رو با هدف بررسی آموزش در ایران معاصر و تاثیر آن بر خلاقیت انجام شده است. روش تحقیق پژوهش، از نوع کاربردی و کیفی است که به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. روش گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانهای و ابزار گردآوری اطلاعات شامل مدارک، مقالات و کتب مرتبط با حیطه موضوع مورد مطالعه و همچنین مصاحبه بوده است. ابتدا مطالعات و نظریات پیشین، مورد مطالعه قرار گرفته است و پس از آن به تحلیل آموزش در ایران معاصر پرداخته شده است تا جایگاه توجه به موضوع خلاقیت و درسهای مرتبط با آن که سبب ایجاد اثر هنری و پرورش هنرمند میشود، بررسی شود. نتایج نشان دادهاند که فلسفه حاکم بر آموزش در ایران معاصر، در برخی از دورههای تحصیلی تنها پراگماتیسم یا عملگرایی و در برخی دیگر، تنها ایدهآلیسم یا آرمانگرایی است و به منظور آموزش صحیح به فرد باید به هر دو مکتب فکری توجه گردد.
خلاصه ماشینی:
ابتدا مطالعات و نظریات پیشین، مورد مطالعه قرار گرفته است و پس از آن به تحلیل آموزش در ایران معاصر پرداخته شده است تا جایگاه توجه به موضوع خلاقیت و درسهای مرتبط با آن که سبب ایجاد اثر هنری و پرورش هنرمند میشود، بررسی شود.
مقاله پیش رو با هدف بررسی آموزش در ایران معاصر و تحلیل آن بر اساس مکاتب فکری حاکم بر آموزش و پرورش و پس از آن، مشخص نمودن تأثیر این برنامههای آموزشی بر خلاقیت انجام شده است.
در انتها سعی شده است تا با انطباق این برنامههای آموزشی با مکتبهای فکری آموزش و پرورش، روند فلسفه حاکم بر آموزش و برنامه آموزشی در ایران استخراج گردد و جایگاه توجه به موضوع خلاقیت و درسهای مرتبط با آن که سبب ایجاد اثر هنری و پرورش هنرمند میشود، بررسی شود.
جدول 5: مقایسه بین معیارهای آموزش در مکتب آرمانگرایی و عملگرایی (منبع: نگارندگان برگرفته از گوتک، 1389: 37-42 و 141-148؛ شعارینژاد، 1386: 393- 398 و 468-469 ) (به تصویر صفحه مراجعه شود) 5- جمعبندی و نتیجهگیری با توجه به این موضوع که هنر، مقولهای غیرقابل تعریف و وابسته به مؤلفه خلاقیت است، باید گفت به دلیل اینکه خلاقیت قابل پرورش و رشد است، هنر نیز، دارای چنین ویژگیای نیز هست.