چکیده:
هدف این پژوهش تبیین جایگاه تکریم در تربیت اخلاقی و تحلیل چگونگی سازوکار تأثیر آن در رشد اخلاقی در دوره کودکی است. این پژوهش با استفاده از روشهای توصیفی، تحلیلی و استنتاجی به واکاوی متون اسلامی و تربیتی در رابطه با تکریم پرداخته است. نتیجه بررسیها گویای آن است که تکریم از جهت آنکه سبب ایجاد احساس ارزشمندی میگردد زمینه شکلگیری خود پنداره مثبت در دوره کودکی میگردد. و خودپنداره مثبت عامل پذیرش ارزشهای اخلاقی، تکلیف پذیری در برابر خدا، قانونپذیری در رابطه با جامعه و شجاعت و مسئولیتپذیری در دورههای نوجوانی وجوانی است. برای عملیاتی کردن اصل تکریم در اولین مرحله توانمندسازی مربیان و والدین، براساس مثلث افکار، احساس و رفتار است که ازجمله مهمترین توانمندیهای مربیان در سطح شناختی، انتظار واقعبینانه داشتن و در سطح عاطفی، پذیرش و عاطفه مثبت و در سطح رفتاری تعامل مثبت با توجه به ابعاد رشدی است.
The purpose of this study is to explain the importance of respect in moral education and analyze its impact on moral development in childhood. This research has used descriptive, analytical and inferential methods to analyze the Islamic and educational texts related to respect. The results of study shows that respect, because it creates a sense of worth, leads to the formation of a positive self-concept in onechr('39')s childhood. And positive self-concept is a factor in accepting moral values, being accountable to God, being law-abiding in society, and having courage and responsibility in adolescence and youth. To empowerment the educators and parents, based on the triangle of thoughts, feelings and behaviors, is the first stage of implementing the principle of respect. The most important abilities of educators are: having realistic expectation at the cognitive level; acceptance and positive emotion at emotional level; and positive interaction in developmental dimensions at the behavioral level.
خلاصه ماشینی:
ج) جايگاه تكريم و دايره تأثيرگذاري آن در تربيت اخلاقي در منابع اسلامي رواياتي وجود دارد كه نشان ميدهد تكريم، عامل زمينهساز رفتارهاي مثبت است كه اين روايات دودسته هستند: دسته اول روایاتی که به کمک این قاعده «اگر مفهومي در رأس همه مفاهيم باشد بايد بهگونهاي بهكار رود كه تأثيرگذاري در همه را نشان دهد» (پسنديده، ۷۱: ۱۳۹۱)، میتوان از آنها بر اينكه كاركرد تكريم، زمينهساز بسياري از رفتارهاي مثبت و دوري از بسياري از رفتارهاي منفي است، استفاده کرد؛ ازجمله اينكه كسي كه احساس كرامت كند خود را با معصيت بيارزش نميكند (تميمي آمدي، ۱۴۱۰: ش ۶۳۴) و شهوات نزد او بيارزش ميشوند.
(جان بزرگي، ۱۳۸۹: ۱۲۵) تعامل مثبت با كودكان در كلام و سيره اهلبيت عليهمالسلام هم به گونههاي مختلف وجود داشته و توصيهشده كه به نمونههايي از آن اشاره ميشود: برخاستن و استقبال از فرزند و سلام كردن (طبرسي، ۱۴۱۲: ۱۱۲) اجازه خواستن براي گذشت از حقوق، پذيرش دعوت، عيادت از بيمار، (حسيني زاده، ۱۳۹۰: ۱۰۸) با احترام صدا كردن، (مجلسي، ۱۴۰۳: ۷۴ / ۲۳۶) تحقير نكردن، (كليني، ۱۴۲۹: ۴ / ۷۱) رعايت عدالت (حكيمي، ۱۳۸۰: ۶ / ۶۱۳) و نظارت و كنترل (مجلسي، ۱۴۱۳: ۷۱ / ۱۹۰) (به نقل از حسيني زاده، 1390: ۱۰۷) بنابراين تعامل مثبت، تكريم رفتاري است كه نقش محوري در ايجاد حرمت و خود ارزشمندي در كودك دارد كه در كودكي، تنظيم رفتار با توجه به ويژگيهايي شناختي، عاطفي و رفتاري حركتي، قابلبرنامهريزي است.