چکیده:
زمینه و هدف : مفاهیم حقوق بشر و شهروندی در دنیای معاصر از مفاهیم کلیدی و حساسی هستند که به دلیل ارتباط تنگاتنگ با مسائل اجتماعی و سیاسی، کانون توجه و امعان نظر قرار گرفته اند. شاعران و ادیبان همیشه دغدغه بیان مسائل اجتماعی جامعه خود را داشته ، و ادبیات هر عصری منعکس کننده مسائل آن جامعه است . بر این اساس هدف اصلی این پژوهش بررسی برخی از شاخصه های مفاهیم حقوق بشر و شهروندی در دیوان پروین اعتصامی و طاهره صفارزاده است . مواد و روش ها: در پژوهش حاضر برای گردآوری اطلاعات به روش اسنادی از منابع کتابخانه ای و دیوان پروین اعتصامی و صفارزاده استفاده گردیده است . رویکرد این مطالعه ، توصیفی ـ تحلیلی است و به شیوه کیفی انجام مییابد. یافته ها: با بررسی شاخصه های حقوق بشر و شهروندی در آثار پروین اعتصامی مشخص گردید که وی در مورد مقوله های آزادی، بیعدالتی و فاصله طبقاتی، عدم توجه به حال یتیمان ، فقر و محرومیت و بیمهری مردم نسبت به یکدیگر، نفرت خود را به دلیل خفقان موجود در جامعه با کنایه بیان نموده است . طاهره صفارزاده نیز مولفه های فوق را همراه با مقوله های میهن دوستی، علم و دانش ، آسیب های اجتماعی و اخلاقی، به طور مستقیم بیان داشته است . وی همچنین در خصوص شاخص صلح طلبی در اشعار خود به «صلح منفی» اعتقاد دارد. نتیجه گیری: تعمق در سروده های حکیمانه این دو شاعر نشان میدهد آنچه که موجب محبوبیت این دو شاعر شده ، سازگاربودن اشعار آن ها با مسائل اجتماعی جامعه است . نکته مهم در آثار این دو شاعر آن است که هیچ گاه دچار روزمرگی نشده و همیشه درصدد «آشناییزدایی» از مسائل اجتماعی دوران خود بوده ، به طوری که با دیدی منتقدانه و همراه با عواطف بشردوستانه ، به شاخصه های حقوق بشر و شهروندی اشاره داشته اند.
خلاصه ماشینی:
يافته ها: با بررسي شاخصه هاي حقوق بشر و شهروندي در آثار پروين اعتصامي مشخص گرديد که وي در مورد مقوله هاي آزادي، بيعدالتي و فاصله طبقاتي، عدم توجه به حال يتيمان ، فقر و محروميت و بيمهري مردم نسبت به يکديگر، نفرت خود را به دليل خفقان موجود در جامعه با کنايه بيان نموده است .
شاعر در قطعه «سرنوشت » اسارت را نکوهش و از آزادي دفاع ميکند و از زبان جغدي که در ويرانه با آزادي زندگي مي کند، به طوطي که در قفسي زيبا و گران بها همنشين بزرگان و شاهان است ، چنين ميسرايد: چــه سـود صحبـت شـاهان چـو نيســت آزادي چـــرا دهيـــم گـــرانمـايــــه وقـــت را ارزان رنـــج گـوشـــه نشينـــي و فقـــر تــــن دادن بـه از پـريــدن بـي گـاه و داشتــن غــم جـــان قفـس نـه جـز قفـس است ار چه سيم و زر باشد که صحن تنگ همان است و بام تنگ همان (١٤) پروين مرغ گرفتار را نمادي براي انسان هاي آزاده در بند بيان ميکند و در مثنوي «صيد پريشان » بعد از توصيف احوال پرنده اي که در قفس حوادث گرفتار مانده است ، ميگويد: بگفت اي دوست ما را بيم جان است کجـــا آســـايــش آزادگـــان است تــو سـرمستـي و مـا صيـد پريشـان تــو آزادي و مــا در بنــد فــرمـان اثـرهـاي غـم و شـادي يکـي نيست گرفتاري و آزادي يکي نيـست (١٤) با توجه به تعهد عقلاني و تقيد اخلاقي و پايبندي ديني و منطقي پروين ، لجام گسيختگيهاي فرهنگي، انحرافات جنسي، عربده ها و تهمت هاي وقيحانه ، جسارت و اهانت به ارزش هاي ديني و توهين به قداست خانواده با مفهوم آزادي مترادف نيستند، بلکه پروين در اشعار خويش با بهره گيري از دستورات و تعاليم غني دين مبين اسلام براي اصلاح ساختارهاي اجتماعي، حقوق بشر و حقوق شهروندي عصر خويش و هدايت هم نوعان خود به صراط مستقيم ، به بيان اندرزهاي ديني، اخلاقي و اجتماعي پرداخته است .