چکیده:
گرسنگی عمدی، نقض حقوق بشر و جنایت بین المللی است که مرتکبین آن طی سالهای متمادی از بیکیفری برخوردار بوده اند اما اخیراً جامعة بین المللی اقداماتی برای پیشگیری و مقابله با آن تمهید کرده، ازجمله در اساسنامة رم احصا شده است گرچه مفاد اساسنامه به دلیل عدم شفافیت در مورد عناصر جرم و بهویژه عنصر معنوی و نیز محدودشدن ارتکاب آن به شرایط خاص، مورد انتقاد بوده و توسعة مفهومی آن ضروری است. مقالة حاضر این مسئله را بررسی و تحلیل میکند که چگونه به صورت تدریجی و ضمن ارتکاب نقض یک حق بشری مانند حق بر غذا از سوی دولتها (با انگیزههای سیاسی، نظامی و اقتصادی) علیه افراد انسانی، جنایت بین المللی یعنی تحمیل گرسنگی به وقوع میپیوندد و اینکه ظرفیت حقوق بین الملل ازجمله در نظام حقوق بین الملل کیفری و نظام حقوق بین الملل بشر برای پیشگیری از وقوع این جنایت و راهکارهای مقابله با بی کیفری مرتکبین آن چیست. پاسخ به این مسئله در تضمین مؤثر موازین حقوقبشری بسیار مهم و حیاتی است و بهمرور میتواند موجب تسریع و تسهیل تعقیب کیفری بین المللی نقض های شدید و فاحش حقوقبشری شود.
خلاصه ماشینی:
5. 2 تاريخ دريافت : ١٣٩٩/٠٧/١٣ تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/٠٢/١٣ چکيده گرسنگي عمدي ، نقض حقوق بشر و جنايت بين المللي است که مرتکبين آن طي سال هاي متمادي از بي کيفر بوده اند اما اخيرا جامعۀ بين المللي اقداماتي براي پيشگيري و مقابله با آن تمهيد کرده و ازجمله در اساسنامۀ رم احصا شده است گرچه مفاد اساسنامه به علت عدم شفافيت در مورد عناصر جرم و به ويژه عنصر معنوي و نيز محدودشدن ارتکاب آن به شرايط خاص ، مورد انتقاد بوده و توسعۀ مفهومي آن ضروري است .
مقالۀ حاضر اين مسئله را بررسي و تحليل مي کند که چگونه به صورت تدريجي و ضمن ارتکاب نقض يک حق بشري مانند حق بر غذا از سوي دولت ها (با انگيزه هاي سياسي، نظامي و اقتصادي) عليه افراد انساني ، جنايت بين المللي يعني تحميل گرسنگي به وقوع مي پيوندد و اينکه ظرفيت حقوق بين الملل ازجمله در نظام حقوق بين الملل کيفري و نظام حقوق بين الملل بشر براي پيشگيري از وقوع اين جنايت و راهکارهاي مقابله با بي کيفري مرتکبين آن چيست .
در مورد عملکرد دولت ها که زمينه ساز گرسنگي و قحطي است ، همچنان سؤالات و ابهامات زيادي وجود دارد، ازجمله اينکه آيا دولت مجاز است که اغلب منابع در اختيار خود را براي اقدامات نظامي اختصاص دهد و در نتيجه ، به مردم و جمعيت غيرنظامي، محروميت و گرسنگي را تحميل کند و بخشي از تعهدات بين المللي حقوق بشري خود را نقض کند؟ يا اينکه آيا ميتواند از بروز مخاصمۀ مسلحانه به عنوان بهانه اي براي انفعال و عدم اقدام مقتضي بهره جويد، در حالي که گرسنگي و قحطي منجر به مرگ و مير جمعيت غيرانساني ميشود؟ اين ها بخشي از مسائل پيچيدة موجود است .