چکیده:
ریشههای جریان اسلامگرایی در ترکیه را در تاریخ معاصر باید در بدیعالزمان سعید نورسی جست که در آثار مختلفش بر وحدت و اتحاد بین مسلمانان و پرهیز از تفرقه تأکید دارد. لذا اندیشه وحدت در مرکز افکار مصلحانه اش قرار دارد و به موضوعات دیگر در راستای وحدت می نگرد اما شناخت جامعی از اندیشه های تقریبی این عالم بزرگ در ایران وجود ندارد لذا پژوهش حاضر نقش مهمی در پرکردن این شکاف شناختی خواهد داشت. بر این اساس سوال اصلی این مقاله اینست که وجوه اشتراک و افتراق اندیشه وحدتگرای علامه نورسی با اندیشه امام کدامند؟ و در این راستا سعی دارد بر اساس روش تحلیل محتوای آثار وی و مقایسه آن با رویکردهای حضرت امام موارد مشترک اندیشه سیاسی و تفاوتهای این دو اندیشمند وحدتگرا را بازشناسی نماید.بر اساس یافته های مقاله، دیدگاه نورسی در باب وحدت و تقریب در قالب نظریه ای به نام «اتحاد محمدی» قاندیشه نورسی قابل طرح است که با داشتن شاخصها و ویژگیهای برجسته که بدانها پرداخته شده می تواند مبنای وحدت آفرینی در جهان اسلام را تولید کند و ظرفیتهای مناسبی برای الگوسازی تقریب مذاهب اسلامی در اختیار بگذارد اما از آنجا که در رویکرد امام (ره) دولت از جایگاه مهمى برخوردار است و استقرار حکومت دینی یکـى از مراحـل دسـتیابى بـه وحدت اسلامى است لذا پـیش از سـاخت جامعـه اسـلامى بایسـتى دولتى اسلامى موجود باشد در حالیکه نورسی باور چندانی به اسلام سیاسی و گفتمان دولتسازی ندارد و از نظر وی وحدت امت از مجرای وحدت دولتهای اسلامی نمی گذرد.
Saeed Nursi, emphasizes unity and solidarity among Muslims and the avoidance of division and, the idea of unity is at the center of his thoughts but there is no comprehensive knowledge of his ideas in Iran, so the present study will play an important role in filling this gap. Accordingly, the main question of this article is what are the commonalities and differences between Allameh Nursi's unifying thought and Imam's thought? In this regard, based on the method of analyzing the content of his works and comparing it with the approaches of Imam Khomeini, he tries to recognize the commonalities of political thought and the differences between these two unifying thinkers.Based on the findings of the article, Nursi view on unity and approximation can be formulated in the form of a theory called "Mohammadi unity" of Nursi's theory, which with its outstanding features and characteristics, can produce the basis for creating unity in the Islamic world. And provide appropriate capacities to model the approximation of Islamic religions, but since the government has an important place in the approach of Imam Khomeini and the establishment of a religious government is one of the steps to achieve Islamic unity, there must be an Islamic state before the establishment of an Islamic society. While Nursi does not believe much in political Islam and the discourse of state-building, and in his view the unity of the ummah does not pass through the unity of Islamic states.
خلاصه ماشینی:
بررسی تطبیقی نظریه فقهی امام خمینی و علامه نورسی در حوزه وحدت و تقریب مذاهب اسلامی حسن صفرخانی 1*، رضا الهی منش2، مصطفی فرهودی3 1- دانشجوی دکترا، گروه عرفان و تصوف، دانشکده عرفان، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، ایران.
بر اساس یافتههای مقاله، دیدگاه نورسی در باب وحدت و تقریب در قالب نظریهای به نام «اتحاد محمدی» اندیشه نورسی قابل طرح است که با داشتن شاخصها و ویژگیهای برجسته میتواند مبنای وحدت را میان مذاهب اسلامی تولید کند و ظرفیتهای مناسبی برای الگوسازی تقریب مذاهب اسلامی در اختیار بگذارد اما از آنجا که در رویکرد امام (ره) دولت از جايگاه مهمی برخوردار است و استقرار حکومت دینی يكـی از مراحـل دسـتيابی بـه وحدت اسلامی است لذا پـيش از سـاخت جامعـه اسـلامی بايسـتی دولتی اسلامی موجود باشد در حالیکه نورسی باور چندانی به اسلام سیاسی و گفتمان دولتسازی ندارد و از نظر وی وحدت امت از مجرای وحدت دولتهای اسلامی نمیگذرد.
در این نگاه، جنبههای مفید تمدن غرب برآمده از ارتباط با مذهب و اخلاق است، در حالی که وجوه منفی آن در اثر غفلت از دین و اخلاق شکل گرفته است به همین دلیل امام خمینی در تبیین اندیشه سیاسی خویش و زمانی که در غرب در تبعید بود مفاهیم دموکراسی و جمهوریت را نه تنها نفی نکرد بلکه نظام دموکراسی را به شرط رفع ایرادات غیر شرعی آن بهترین جسم برای کالبد حکومت اسلامی جهان شمول در دنیای اسلام تشخیص دادند (موسوی خمینی، 1374، 33-61).