چکیده:
«تساهل» و «تسامح» به معنای مدارا و تحمل عقاید و رفتار مخالف است. عارفان با تمسک به قرآن و احادیث، همواره به دنبال ایجاد جامعهای بودند که در آن انسانها با هر دین و مذهب، در کنار هم با صلح و آرامش زندگی کنند و به هم عشق بورزند. آنها کوشیدهاند جامعهٔ بشری را از سختگیری و تعصّب و کجراهههایی که به خصومت و دشمنی ملتها منتهی میشود، نجات دهند. همچنین، بیشتر اختلاف ملتها را ناشی از خیالات و تصورات باطل از یکدیگر و نسبتهای ناروایی میدانند که ظاهربینان بر مذاهب دیگر بستهاند که خود نشان از سوءبرداشتها و درکنکردن حقیقت است. این پژوهش با بررسی مثنویهای عطار بر آن است تا با توجه به جریانهای فکری، دینی و مذهبی عصر و محیط زندگی عطار، رویکرد او به تساهل و تسامح را بیان کند و نشان دهد که عطار تفاوت ادیان و مذاهب را مهم نمیدانست و ضمن دعوت همگان به دوری از تعصب در دین و مذهب، آنها را به صلح و دوستی و تلاش در کسب فضیلتهای انسانی فرا میخواند. بدینمنظور، پس از اشاره به معانی لغوی و اصطلاحی «تساهل» و «تسامح» و بررسی مبانی آن در غرب و اسلام، تساهل و تسامح دینی از لحاظ عرصه و قلمرو بر پایه چهار مثنوی عطار (منطق الطیر، مصیبتنامه، الاهینامه و اسرارنامه) بررسی، و عوامل برجسته اعتقاد به این اصل مهم از منظر عطار ریشهیابی میشود.
Tolerance and ignorance means to bear opposing views and behavior. Mystics, relying on the Quran and traditions, have always sought to create a society in which human beings of all faiths and religions live together in peace and tranquility and love one another. They have tried to save human society from the hardships, prejudices and perversions that lead to hostility and enmity between nations. They also believe that most of the differences between nations are due to false fantasies and illusions about each other and the inaccuracies that superficial people have attributed to other religions, which is itself a sign of not understanding the truth. Examining Attar's Masnawi, this study intends to express his approach to tolerance and ignorance according to the intellectual and religious currents of his era and environment, and to show that Attar did not consider the difference between religions and sects important, but while inviting everyone to avoid bigotry in religion, he called them to peace, friendship, and human virtues. For this purpose, after referring to the lexical and idiomatic meanings of tolerance and ignorance, and examining their foundations in the West and Islam, religious tolerance in terms of the field and realm of Attar's four Masnawis (Mantegh al-Tayr, Mosibat Nameh, Elahi Nameh and Asrar Nameh) is examined, and prominent factors of belief in this important principle from Attar's point of view are rooted
خلاصه ماشینی:
به طور کلي ميتـوان گفـت بنيـان و بنياد همه مکتب هاي الاهي که غايت آن هدايت بشر بـه سرچشـمه حقيقـت و وحـدانيت اسـت ، بـر تسامح و تساهل استوار است ، چنان که پيامبر اسلام ص فرموده اسـت : «بعثـت بالحنيفيـة السـمحة السهلة » (مجلسي، ۱۹۸۳: ۶۳۴/۶۷؛ ونسنگ ، ۱۹۷۶: ۵۳۶)؛ يعني «من بر دين مستقيم و راست و آسـان گير مبعوث شدم »؛ و در حديث ديگري نقل شده است کـه «احـب الـدين الـي اللـه الحنيفيـة السـمحة » (ابن بابويه ، ۱۳۸۵: ۱۲/۱).
اگرچـه بـا ورود ايـن نظريـه در ساليان اخير از بافت فکري و فلسفي غرب به جغرافياي نظري جهان اسلام و ادبيـات سياسـي ايـران ، برخـي نحله هاي روشنفکري آن را به مثابه يکي از گفتمان هاي نظري معارض با مباني ديني ترويج ميکننـد، مسـئله تسامح پيش از اين به معناي سياسي آن در بين فقها و علماي ما مطرح نبوده ولي تسامح ديني در بـين عرفـا و اهل معرفت وجود داشته است (داوري اردکاني، ۱۳۷۶: ۵).
از ديگر پژوهش هاي مرتبط با موضـوع عبارت انـد از: صـداي بـال سـيمرغ (زرين کـوب ، ۱۳۷۸: ۱۸۴)؛ نگاهي شـتاب زده بـه رواداري در فرهنـگ و ادب ايـران (قربـاني، ۱۳۸۷: ۱۲-۱۷ و ۱۳/۱-۱۰۴)؛ انديشه عطار (فاضلي، ۱۳۷۴)؛ تساهل و تسامح از محمدتقي اسلامي (اسلامي، ۱۳۸۱)؛ صهباي خـرد (امين رضوي، ۱۳۸۵)؛ «پيام هاي انسان ساز عرفان عطار و مولانا براي بشر امروز» (اشرف زاده و نـارويي، ۱۳۹۵: ۱۴۴-۱۵۹).
۴. تساهل ديني در مثنويهاي عطار در ادبيات فارسي، که متأثر از انديشـه هاي والاي اسـلامي اسـت ، نمونـه هاي فراوانـي از تسـاهل و تسامح وجود دارد که نشان از توجه شاعران ، انديشمندان و به ويژه عارفان ايراني به مدارا و تساهل به عنوان فضيلتي اسلامي و انساني است .