چکیده:
در مقالة حاضر به معرفی و نقد کتاب ساخت نوایی زبان فارسی: تکیة واژگانی و آهنگ میپردازیم و ضمن معرفی محتوای کتاب و برشمردن ارزش یافتههای علمی و بدیع نویسنده، نکتههایی را یادآوری میکنیم که یا از چشم نویسنده دور مانده است و یا در بیان موضوع علمی، جنبه یا جنبههایی را نادیده گرفتهاند. هدف کتاب آواشناسی نظام نوایی زبان فارسی است که در آن نویسنده میکوشد عناصر مقولهای نظام نوایی را بهصورت کمی توصیف کند. نویسنده عناصر نظام آهنگ را بهعنوان کیفیتهایی که در نظام زبان نقش ایفا میکنند، کمیسازی و مقادیر آوایی این عناصر را در بافتهای آوایی گوناگون مشخص کرده است. از نکتههای برجسته در این کتاب میتوانیم به تلاقی آواشناسی تولیدی، آواشناسی صوتشناختی و آواشناسی شنیداری در تبیین دقیق نظام آهنگ زبان اشاره کنیم که باعث شده است نویسنده پرسشهای بسیار زیادی را در جایجای کتاب مطرح کند و پاسخ بدهد؛ از سوی دیگر پرسشهایی را ایجاد بکند که هرکدام پژوهش جداگانهای را میطلبد.
The present paper tries to review the The Prosodic Struture of the Persian Language: Lexical Stress and intonation and by introducing its content and revealing the authors original and scientific findings in the book, reminds some points that have not been paid enough attention by author. The goal behind the book is the phonetics of Persian prosodic system in which the author investigates the categorical elements of the prosodic system in a quantitative way. The author considers the intonational elements as qualities that have function in language; then he explains the phonetic properties of these elements in different phonetic contexts. The author brings together the articulatory phonetics, acoustic phonetics and auditory phonetics in order to explain the intonation system of Persian and this is one of the noticeable features of the book and for this reason he has put forward and solved lots of problems and also raised questions that each of them requires separate research.
خلاصه ماشینی:
ساخت نوایی زبان فارسی: تکیۀ واژگانی و آهنگ 1 محرم اسلامی (دریافت : ١٤٠٠/٢/٢٠ ـ پذیرش : ١٤٠٠/٤/٢٣) چکیده در مقالـۀ حاضـر بـه معرفـی و نقـد کتـاب سـاخت نـوایی زبـان فارسـی: تکیـۀ واژگـانی و آهنـگ میپردازیم و ضمن معرفی محتوای کتـاب و برشـمردن ارزش یافتـه هـای علمـی و بـدیع نویسـنده ، نکته هایی را یادآوری میکنیم که یا از چشم نویسنده دور مانده است و یا در بیان موضـوع علمـی، جنبه یا جنبه هایی را نادیده گرفته اند.
نویسنده در فصل اول و دوم به تکیۀ واژگانی و نقـش تکیـۀ واژگـانی در نظـام هـای واجی، در بازشناسی (درک) مرز کلمه در گفتار پیوسته و آواشناسی تکیۀ واژگانی در زبان فارسی میپردازد و اضافه میکند که هجای تکیه بر در بافت هـای آهنگـی بـا مشخصـه هـای صوت شناختی فرکانس پایه ، دیرش و شدت متمـایز مـیشـود و در بافـت هـای غیرآهنگـی، دیرش مشخصۀ پایدار هجای تکیه بر است و این نکتۀ پایانی یکی از یافته های مهـم نویسـنده به حساب میآید که البته صحت این ادعا محل تردید است ؛ چرا که دیرش مشخصـۀ ثابـت و پایدار تکیه در زبان فارسی نیست و در صورتی میتوانیم دیرش را مشخصۀ پایدار هجـای تکیه بر در بافت های غیرآهنگی قلمداد کنیم کـه آن مشخصـۀ پایـدار تکیـه باشـد تـا در اثـر خنثی شدن تکیه یعنـی کـاهش فرکـانس پایـه بتوانـد بـه حضـور خـود ادامـه دهـد.