چکیده:
درباره چگونگی آفرینش، دیدگاههای گوناگونی در آثار فلاسفه و متکلمان وجود دارد که در نوشتار پیشرو بهشیوه توصیفیتحلیلی به بررسی این مسیله پرداخته شده است. در این مقاله تلاش بر این است که از منظر قرآن کریم و کتاب مقدس، نحوه آفرینش، واکاوی و تبیین شود. خلق از عدم، از بحثهای مهمی است که باید از نظر دینی به آن پرداخت و در نهایت بحثهای مرتبط با آنرا روشن کرد؛ چراکه پایه بسیاری از مسایل علمی و دینی است. در ادامه، خلطی که برخی مرتکب شده و حوزه دین و عقل را جدا کردهاند، در قالب یک اشکال مطرح شده و پاسخ آن از زبان اسلام که تنها پاسخگو به این اشکال است بیان گردیده است. در پایان، به نتیجه حاصل از بحثهای صورتگرفته اشاره شده است.
Using a descriptive-analytical method this paper studies the quality of creation in the works of philosophers and theologians. This article tries to analyze the quality of creation from the perspective of the Holy Quran and the Bible. The creation from non-existence is one of the important issues that should be studied from a religious point of view and finally the related issues should be clarified, because it is the basis of many scientific and religious issues. In the following, the confusion that some people have committed and have separated the realm of religion and reason has been presented and then its answer has been expressed from the point of view of Islam, which is the only answerer to this question. Finally, the results of the discussions are mentioned.
خلاصه ماشینی:
بااینحال هیچ کدام از آثار اشاره شده (براي مثال: رمضانی مقدم، 1390، ص37) و نیز آثار دیگر، تصریح برخی از آیات را در «خلق از عدم» نپذیرفتهاند؛ اما در اثر پیش رو به برخی از آیات قرآن کریم و چندی از فرازهای کتاب مقدس که بهصراحت خلق را از عدم میدانند، اشاره شده است و بهصورت مفصل مورد بحث و واکاوی قرار گرفتهاند.
در اين دو آيه ميتوان از کلمة «بديع» براي ادعای خود استفاده کرد؛ زيرا اصطلاح بدیع در لغت بهمعانی ذيل است: بیسابقة ماده (فراهیدی، 1409ق، ج2، ص54؛ مصطفوی، 1368ش، ج1، ص230)؛ مثال (ابنمنظور، 1414ق، ج8، ص7؛ عسکری، 1400ق، ص126؛ ابنفارس، 1404ق، ج1، ص209؛ أزدی، بیتا، ج1، ص104؛ طریحی، 1375، ج4، ص298؛ حسینی زبیدی، 1414ق، ج11، ص8) و مدت (راغب اصفهانی، 1412ق، ص110ـ111) و از نظر مفسران و صاحبنظران نیز به همين معناست (فیض کاشانی، 1415ق، ج2، ص144؛ عروسی حویزی، 1415ق، ج1، ص751؛ صدرالدین شیرازی، 1383، ج4، ص109؛ حسینی همدانی نجفی، 1363، ج3، ص171).
در برخي ديگر از آيات قرآن تعبير «کن فيکون» وجود دارد که توجه به خلق از عدم را به ما گوشزد ميکند؛ نظير آية «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»؛ فرمان او تنها این است که هرگاه چیزی را اراده کند، به او میگوید: موجود باش؛ آن نیز بلافاصله موجود میشود (یس: 82).
ایشان در کتاب تفسیر المیزان این نکته را بیان میکنند که خداوند بوده است و هیچ چیز با او نبوده است؛ سپس به ایجاد خلق آغازيد؛ آنهم در جانب ابد (طباطبائی، 1417ق، ج10، ص211).