چکیده:
مضمون تقابل خِرد و آز، از بنیادیترین مفاهیم ایران، اقتباسی از اسطورۀ آفرینش است و انسان، محوریترین عنصر آن، به عنوان شهریار در بستر سیاسی متجلی میشود. این تقابل در ضمیرِ ناخودآگاه انسانها نسل به نسل تداوم یافته و در ادبیات حماسی-اسطورهای به این تفکرات عینیت داده شده و آن را تبدیل به خودآگاهی کرده است. داستان سمکِ عیار نمونهای از ادبیات حماسی است که نویسندۀ آن اسطورهها را براساس نمادهای کهنالگویی، که در تفکّر اسطورهای ایرانی وجود دارد، در قالب شخصیتهای برجستهای چون سمکِ عیار و خورشیدشاه و موجوداتِ ماورایی همچون دیو و پری آورده است. در این نوشتار به طور اخص، بسترِ سیاسی جامعۀ داستان سمکِ عیار بر پایۀ تقابل خِرد و آز بررسی میشود. سؤال اصلی این است که تقابل مفهوم خِرد و آز چه تأثیری در بستر سیاسیِ روایتِ سمکِ عیار داشته است؟ پژوهش حاضر، با تکیه بر روایتهای ملّی ایرانیان، با روش تاریخی و به شیوۀ تحلیلی، میکوشد تا جایگاه این مضمون را در داستان سمکِ عیار نشان دهد و با مراجعه به متون اوستایی و پهلوی، استمرار این تقابل را بررسی کند. نتایج این پژوهش نشان میدهد تقابل خِرد و آز مبنا و محورِ اندیشۀ سیاسی ایرانیان بوده است و درونمایۀ اصلی داستان به صورت تقابل داد و بیداد در بستر سیاسی آن متجلی شده است.
The theme of confrontation between Xrad (wisdom) and Āz (greed) is the most fundamental concepts of Iran, it is an adaptation of the creation myth human and it’s most pivotal element as a prince in political context. This confrontation in the unconscious minds of humans persists for generation and given the objective epic in the literature-mythical and made itself conscious. Samak-e ayyar story is an example of epic literature whose writer, myths based on symbols an ancient pattern that exists in Iranian mythology in the form of prominent characters such as samak-e ayyar, Khorshid shah, and extreme creatures have come up with damen and Fairy. In this article, particularly, the political society context of the story samak-e ayyar based on contrast between wisdom and greed reviewed. The main question is, what has the interaction of the concept of wisdom and greed affect the political context of the Samak-e ayyar story? This research is based on Iranian narratives, historically and in a descriptive analytical manner, tries to show the position of this theme in samak-e ayyar story and by referring to Avestan and Pahlavi texts, will examine the continuity of this confrontation. The results of this research show, confrontation wisdom and greed are the basis and focus of political thought Iranians and the main theme of the story, in the face of oppression it is embodied in its political context.
خلاصه ماشینی:
مهمترین محورهای این پژوهش کاوش دربارۀ حیات سیاسی حاکم بر جامعۀ روایت سمکِ عیار و استفاده از نظریۀ کهن-الگویی در تحلیل عناصرِ حماسی و اسطورهای موجود در داستان در قالب تقابل خِرد و آز در اندیشۀ ایرانشهری است که ضمن ارائۀ نمونههای موجود در داستان، به توصیف مضمونهای تعلیمیِ عیاری در این روایت داستانی پرداختهایم.
از میان نمونههای درخور توجّه و مرتبط با موضوع میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: تأکید بر لزوم عدل و داد در جامعه و توجه شاهان به آن، وفای به عهد، طبقات اجتماعی و وجود جادو و جادوگران در مقالههای محمود حسنآبادی (1386) و منصور معتمدی و فرزانه باخدا (1390) انجام گرفته است؛ اما این بررسیها نوعی تحلیل کلی از این عناصر بوده و بهطور اخص بستر سیاسی داستان سمک را در بر نگرفته است.
اسطورهها بخشی از زندگی گذشته مردم بوده است که در طول تاریخ تحولات زیادی را گذراندهاند و نویسندگان براساس تصویری که در ذهن دارند و شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه به یک شخصیّت تصویری جدید میدهند که نمود آن پادشاه عادل، سرزمین امن و آباد، دشمنان، دیوان، جادوگران و غیره ظهور میکند که این مصادیقِ نمادین از دیدگاه نقد کهنالگویی، با توجّه به درونمایه اصلی روایت سمکِ عیار، تقابل خیر و شر است.
در داستان سمکِ عیار، پادشاه مقبولیت نزد مردم دارد و از پشتیبانی آنها برخوردار است و سمک و یارانش در تحقق عدالت به شاه کمک میکنند؛ چنانکه «مرزبانشاه به شهر آمد و شب و روز به داد و عدل مشغول شد» (ارجانی، 1362: 1/5).