چکیده:
از روزگاران گذشته نماد و نمادپردازی شیوهای در بیان داستانها و اسطورهها بودهاست. زبان بهعنوان بستری برای این نمادپردازی بهشمار میرفتهاست. حرکت اجتماعی- فرهنگی عرفان و تصوف نوعی زبان خاص را میطلبید تا فهم معانی عمیق آن برای کسانی که با این مفاهیم بیگانهاند، بهآسانی میسّر نگردد. ابنسینا در رسالةالطیر خود و عطار در منطقالطیر از نمادهایی برای بیان مفاهیم ثانویه که خاص حوزۀ عرفان است بهرهبردهاند. مقالۀ حاضر بهشیوه توصیفی تحلیلی به بررسی مقایسهای انواع نمادها در دو متن یادشده میپردازد. نتیجه پژوهش حاضر بیانگر این است که ابنسینا و عطار هر دو از نماد برای بیان مفاهیم عرفانی بهرهبردهاند؛ بهگونهای که میتوان این دو اثر را داستانهایی نمادین (سمبولیک) با رنگ عرفانی دانست. بیشتر نمادهای این دو اثر بهویژه منطقالطیر از جمله نمادهای وضعی (قراردادی) است. بهاینمعنا که حاصل ابتکار و خلاقیت ابنسینا و عطار میباشد. جدایازاین، میتوان نمادهای سنتی (عمومی) را نیز در این دو اثر یافت.
From time immemorial, symbolism has been a way of telling stories and myths. This statement also applies to ancient Persian literature in Iran. The socio-cultural movement of mysticism and Sufism required a certain kind of language so that it would not be easy for those who are unfamiliar with these concepts to understand its deep meanings. Avicenn in his Resalat-Al-Tair and Attar in Manṭiq-uṭ-Ṭayr, used symbols to express the secondary concepts that are specific to the realm of mysticism. The present article, in an analytical descriptive manner, compares the types of symbols in the two texts. The results of the present study indicate that Ibn Sina and Attar both used the symbol to express mystical concepts, in such a way that these two works can be considered as symbolic stories with mystical colors. Most of the symbols of these two works, especially the logic of the bird, are among the symbolic (conventional) symbols. In the sense that it is the result of the initiative and creativity of Ibn Shina and Attar. Apart from this, traditional (general) symbols can also be found in these two works.
خلاصه ماشینی:
ابنسینا در رسالةالطیر خود و عطار در منطقالطیر از نمادهایی برای بیان مفاهیم ثانویه که خاص حوزۀ عرفان است بهرهبردهاند.
نتیجه پژوهش حاضر بیانگر این است که ابنسینا و عطار هر دو از نماد برای بیان مفاهیم عرفانی بهرهبردهاند؛ بهگونهای که میتوان این دو اثر را داستانهایی نمادین (سمبولیک) با رنگ عرفانی دانست.
1-3- بررسی مقایسهای انواع نمادهای رسالةالطیر و منطقالطیر «رسالةالطیر داستانی نمادین و رمزی است از کوچ عدهای از پرندگان با طبایع و سرشتهای گوناگون بهسوی عنقا تا او را ملک خویش برگیرند.
آنها در طلب شاه سفر خود را آغازمیکنند: مجمعی کردند مرغان جهان آنچه بودند آشکارا و نهان جمله گفتند این زمان در دور کار نیست خالی هیچ شهر از شهریار چون بود کاقلیم ما را شاه نیست؟ بیش از این بی شاه بودن را نیست (عطار نیشابوری،1374: 38) در این میان هدهد که با سلیمان همسفر بوده و از موانع راه خبردارد درحکم رهبر پرندگان آنها را به سوی سیمرغ راهنماییمیکند.
نماد سیمرغ البته با توجه به سابقه آن در ادبیات عرفانی پیش از عطار دیگر نماد وضعی یا قراردادی بهشمارنمیرود، بلکه میتوان آن را جزء نمادهای سنتی یا عمومی دانست.
ازسویدیگر، بازگشت مرغان و رسیدن به بارگاه سیمرغ جزء نمادهای وضعی یا قراردادی است که ابنسینا و عطار خود ابداع و خلق کردهاند.
A Comparative Study of the Symbol’s Types of Avicenna’s Resalat-Al-Tair and Attar’s Manṭiq-uṭ-Ṭayr Saeed Farzaneh Fard*, Assistant Professor, Department of Persian Language and Literature, Islamic Azad University, Sarab branch, Sarab, Iran.
Avicenn in his Resalat-Al-Tair and Attar in Manṭiq-uṭ-Ṭayr, used symbols to express the secondary concepts that are specific to the realm of mysticism.