چکیده:
تأثیر عمیق مستحبات در جهتدهی فرهنگ دینی جامعه و حفظ ایمان و ارزشهای الهی بر کسی پوشیده نیست؛ اما برخی، در کمرنگکردن احکام ترجیحی اسلام به بهانه الزامینبودن آن گام برداشتهاند. نوشته حاضر تلاش دارد از راه آیات، روایات و دلیل عقل، حرمت اقدام در جهت تضعیف عملی احکام ترجیحی را ثابت نماید. ابتدا آیاتی در رابطه با مذمت صدّ عن سبیلالله، نهی از معروف، منّاع خیر و اضلال مردم مطرح میشود و سپس گروهی از روایات را بهعنوان شاهد در این مسئله بیان میکند؛ گروه اول: روایاتی که امر به منکر و نهی از معروف را نکوهش کردهاند؛ گروه دوم: روایاتی است که از استخفاف نسبت به احکام الهی نهی میکند. سپس بهدلیل سوم پرداخته و از راه حکم عقل به مبغوضیت هرگونه تلاش در جهت عدم تحقق اغراض و اهداف الهی میپردازد و در پایان توضیحی دربارۀ گسترۀ مسئله و انواع تبلیغ و تشویق برخلاف حکم الهی مورد بررسی قرار گرفته و متذکر میشود که از ثمرات مهم این بحث میتواند بیان محدودۀ حکم اطاعت از والدین یا نفوذ شروط معاملات باشد.
The profound effect of preferred [mustabbat] in directing the religious culture of the society and preserving the divine faith and values is clear for everyone; However, some have paved steps to downplay the preferential rules of Islam on the pretext that it is not mandatory. The present article seeks to prove the hurmat [forbidden] of acting to weaken the preferential rulings through verses, narrations and reason. First, verses are presented regarding the condemnation of the repelling Divine way [sabil allah], the prohibition of the good, the prohibition of good, and the misguidance of the people, and then it quotes a group of narrations as evidence in favor of this issue; The first group: narrations that have condemned the commandment to deny and forbid the good; The second group: narrations that forbid underrating the divine commands. Then it deals with the third argument and through the rule of reason proves loath of any effort to not achieve the divine intentions and goals. Finally, the article examines the scope of the issue and the types of propaganda and encouragement contrary to the divine command, noting that one of the important fruits of this discussion can be the expression of the scope of the command to obey parents or the being necessary of the terms in trades.
خلاصه ماشینی:
آيۀ کريمـه از دو جهت دلالت بر حرمت ترويج بر ضد مستحب ميکند؛ جهت اول : توصيۀ امـر بـه معـروف کـه شامل امر به مستحبات نيز ميشود - آن گونه که در آينده توضيح خواهيم داد - از نظر عرف عقلا هرگـز با تجويز نهي از معروف جمع نميشود و هيچ قانون گذاري اجازه نميدهد کسي مردم را بر نافرمـاني از قانون تحريک و تشويق کند.
روايت اول : مرحوم کليني با سند خود از امام صادق ع و ايشان از پيامبر اکرم ع نقـل ميکنـد کـه فرمودند: «چگونه ايد آن گاه که زنان شما فاسق و جوانانتان فاسد شوند و شما امر بـه معـروف و نهـي از منکر نميکنيد؟ عرض شد: آيا چنين خواهد شد يا رسول الله ؟ فرمود: آري و بدتر از اين خواهـد بـود؟ «کيف بکم اذا امرتم بالمنکر و نهيتم عن المعروف؟» چگونه ايد آن گاه که مردم را به کار زشت امـر کنيـد و از کار نيک نهي نمائيد؟!
دو نفر از رجال اين سند مورد مناقشه هستند، يکي محمد بن سـنان که به شدت مورد خلاف است ؛ هرچند اعتبار وي بعيد نيست و ديگري طلحه بن زيد که عامي اسـت و توثيق نيز ندارد جز آنکه شيخ طوسي در مورد وي گفته است : «له کتاب معتمد» (خويي، معجم رجـال الحديث ، ١٣٦٩: ١٦٣/٩) و عده اي مثل آيت الله خوئي قدس سـره ايـن را دليـل وثاقـت وي شـمرده اند (همان ).