چکیده:
یکی از مباحث کلامی، بحث رؤیتِ خداوند، خاصّه در روز قیامت است که اشاعره و امامیه در آن اختلاف نظر دارند؛ اشاعره جواز رؤیت در روز قیامت، در مقابل امامیه به عدم آن معتقدند؛ هر کدامِ این دو با استدلال بر آیات شریفه: «مرا نخواهى دید لیکن بهسوى کوه بنگر که اگر بر جاى خود آرام گرفت مرا خواهى دید» (143/اعراف)، «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ ...» (23/قیامت) و: «لاتدرکهالابصار و هو یدرکالابصار...» (103/انعام)، در صدد اثبات دیدگاه خویش بر آمدهاند. در این مقاله دیدگاه کلامی فخر رازی، تحلیل و بررسی شده، و سعی گردیده میزان تأثر و تأثیر از فلاسفه و متکلمان قبل و بعد در نوع نگاه وی و نقدهای وارده بر دیدگاه رازی، مشخص و دیدگاه نهایی وی که کشف و رؤیت قلبی است و اختلاف چندانی با امامیه ندارد روشن میشود.
Vision of God, especially on the resurrection day, is one of the theological problems upon which Imamites and Asharites have different opinions. Imamites believe in the impossibility of the vision of God while Asharites believe in its possibility on the resurrection day. These two schools refer to some Qur'anic verses to confirm their ideas: e.g. “You will not see Me, but look at the mountain; if it should remain in its place, then you will see Me. 7:143”. “Some faces will be radiant on that day, looking at their Lord. 75:23”. In this article, we critically study the Fakhr al-Din al-Razi's theological view and study the extent of the influence of the former philosophers and theologians on his view. Finally, we will show that his view, which is heart felted discovery, does not differ much from the Imamites view.
خلاصه ماشینی:
نقد و بررسي ديدگاه فخر رازي پيرامون مسأله رؤيت الهي غلامعباس حسنوند١ ، علي اله بداشتي ٢ ، بابک عباسي ٣ (تاريخ دريافت مقاله : ۹۹/۳/۲٦- تار يخ پذيرش مقاله : ۱۳۹۹/۱۲/۲) چکيده يکي از مباحث کلامي ، بحث رؤيت خداوند، خاصه در روز قيامت است که اشاعره و اماميه در آن اختلاف نظر دارند؛ اشاعره جواز رؤيت در روز قيامت ، در مقابل اماميه به عدم آن معتقدند؛ هر کدام اين دو با استدلال بر آيات شريفه : «مرا نخواهي ديد ليکن به سوي کوه بنگر که اگر بر جاي خود آرام گرفت مرا خواهي ديد» (۱٤۳/اعراف )، «وجوه يومئذ ناضرة ...
بيان مسأله مسأله جواز رؤيت خداوند يا عدم آن از جمله مباحث کلامي مهم بين متکلمان و مفسران مسلمان است که هر يک از دو فرقه اشاعره و اماميه بر آن اقامه دليل نموده و به عنوان سند ادعاي خويش ، به تفسير آيات شريفه قرآن مانند: «لاتدرکه الابصار و هو يدرک الابصار و هو اللطيف الخبير»، (انعام /۱٠۳)، آيه : «قال لن تراني و لکن انظر إلي الجبل فإن استقر مکانه فسوف تراني »، (اعراف /۱٤۳) و آيه : «وجوه يومئذ ناضرة إلي ربها ناظرة »، اشاره نموده اند، (قيامت /۲۳)، [۲۲، ج ۱۳: ص ۱۳٠-۱۳۹] ؛ [٤۳، ص ۳۲۲] ؛ [٤٠ ج ۷: ص۲۹۲] .