چکیده:
امروزه، رسانه عضوی جداییناپذیر از زندگی اجتماعی است. برای درک بهتر ابعاد رسانه، میتوان تأثیرهای آن را بر بخشهای مختلف حیات بشری از جمله حوزة افکار و رفتار فردی و جمعی در نظر داشت. تاکنون تأثیرات متنوع و گستردة رسانه کنجکاوی پژوهشگران بسیاری را برانگیخته؛ اما آنچه واضح است، فقدان پژوهشی هدفمند از مجموعة این تأثیرها بر زندگی آدمی و نویدبخش چشماندازی نوین در این حوزة پژوهشی است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف کشف و درک مقولههای مرتبط با تأثیرهای مصرف رسانه و ارائة مدلی مفهومی از پژوهشهای موجود در این زمینه، در بازة زمانی معین و با روش نمونهگیری هدفمند از اسناد مطالعاتی موجود صورت گرفته است. روش انجام پژوهش برای دستیابی به هدف مورد نظر، سنتزپژوهی انتخاب شده است. یافتهها، با استفاده از کدگذاری سهمرحلهای به صورت استقرایی تا به دست دادن مقولههای مرکزی پیش رفتهاند. مطابق با نتایج، حوزههای پژوهشی کمرنگتر مشخص و مقولههای بهدستآمده در حوزة داخلی با عناوین تحول هویت فردی ـ اجتماعی، مؤلفههای سرمایة اجتماعی، عمل سیاسی و عناصر فرهنگی شناخته شدند. در حوزة خارجی نیز مقولههای نهایی، دو عنوان دیالکتیک نظم و بینظمی و الگوبخشی به سبک زندگی فردی و اجتماعی را در بر میگیرد. بهعلاوه برنامهریزی در راستای مدیریت صحیح رسانه الزامی است.
Today, the media is recognized as an integral part of social life. To better understand the dimensions of the media, its effects on various parts of human life, including the field of individual and collective thoughts and behavior, can be considered. So far, the diverse and widespread effects of the media have aroused the curiosity of many researchers; But what is clear is the lack of purposeful research on the set of these effects on human life and the promise of a new perspective in this field of research. Therefore, the present study has been conducted with the aim of discovering and understanding the categories related to the effects of media consumption and presenting a conceptual model of existing research in this field, in a certain period of time and by purposeful sampling of existing study documents. The research method has been selected to achieve the desired goal, synthesis research. The findings proceeded inductively to the acquisition of central categories using three-step coding. According to the results, the lesser research areas were identified and the categories obtained in the domestic field were identified as the evolution of individual-social identity, components of social capital, political action and cultural elements. In the external field, the final categories include the two dialectical titles of order and disorder and modeling the individual and social lifestyle. In addition, planning for proper media management is essential.
خلاصه ماشینی:
بنابراین، پژوهش حاضر با هدف کشف و درک مقولههای مرتبط با تأثیرهای مصرف رسانه و ارائة مدلی مفهومی از پژوهشهای موجود در این زمینه، در بازة زمانی معین و با روش نمونهگیری هدفمند از اسناد مطالعاتی موجود صورت گرفته است.
به طور مثال پژوهشهای مختلف داخلی و خارجی تأیید کردهاند، گسترش رسانههای جمعی و بالتبع مصرف رسانهای ابزاری تأثیرگذار بر هویت و استقلال فردی (کورتواس 3 و همکاران، 2011: 402)، دانش افراد و احزاب سیاسی (کارپینی و کیتر، 4 1996 به نقل از جانسون 5 t"/>t"/>2014 : 379)، سبک زندگی شهروندان (اکبری و سلطانیفر، 1399: 55)، مهارتهای ارتباطی و رفتارهای اخلاقی (عابدینی و صابونچی، 1399: 11)، دینداری (مرادی و خانمحمدی، 1399: 109)، نوگرایی (رضائیان، 1398: 145)، جامعهپذیری سیاسی (ابراهیمپور، 1398: 169) و هویت اجتماعی (هرسیچ و همکاران، 1391: 75) است.
با وجود بررسی این تأثیرها، به صورت جداگانه و مطالعههای دیگر در این زمینه، تاکنون یک پژوهش مستقل بر محوریت تأثیرهای م Kalar Niu Courtois Carpini & Keeter Johnson & Kellstedt Antheunis, Vanden Abeele, & Kanters با روش سنتزپژوهی انجام نشده است.
سؤالهای این پژوهش، شامل مواردی است، ازجمله اینکه تاکنون کدام تأثیرهای مصرف رسانهای توسط محققان مورد بررسی قرارگرفته است و کدام تأثیرها از نظر دور ماندهاند، یا امکان بررسی آنها در آینده وجود دارد؟ تأثیر و پیامدهای بررسیشده را میتوان در چند حوزه دستهبندی و مفهومسازی کرد؟ و مدل مفهومی برآمده از این تأثیرها چگونه است؟ در راستای تحقق این هدف و سؤالها، بهترین روش برای صورتدهی پژوهش حاضر، روش سنتزپژوهی خواهد بود.