چکیده:
در شاهنامۀ فردوسی در آن چه مربوط به دورۀ پهلوانی و اساطیری است به خواستگاری دختران از پسران یا زنان از مردان برمیخوریم که با فرهنگ و عُرف امروز ما سازگاری ندارد، اما حقیقتی است از روزگار پهلوانی و آغاز پیدایش حکومت های نخستین که بر مدار کشاورزی و گله داری ونیاز به زمین های آباد شکل گرفته اند. پهلوانان که تنومندی و نیرومندی ویژه دارند در جنگ ها و حکومت های نخستین مقامی والا پس از شاهان و گاه حتی برتر از شاهان قرار می گیرند؛ بنابراین دختر بزرگان و شاهزاده خانم ها آرزو دارند با پهلوانان ازدواج کنند تا دارای فرزندان سالم و نیرومند شوند که بعدها ارج خانوادگی را پاس بدارند. پژوهندگان این گفتار بر آن هستند با رویکرد روان شناختی کارل گوستا یونگ، روان شناس نامدار غربی، که بر مبنای «آنیما» و «آنیموس» در ناخودآگاه روان زنان و مردان وجود دارند و به صورت انگیزۀ درونی و بیرونی در خود آگاه پدیدار می شوند بپردازند و عملکردها و حوادث ناشی از شکل گیری آنیما و آنیموس را به دو صورت مثبت و منفی واکاوی نمایند. این پژوهش که به روش (توصیفی _ تحلیلی_ تطبیقی) انجام می گیرد نشان می دهد که انتخاب همسر در شاهنامه در دورۀ پهلوانی در ناخودآگاه روان شخصیت های داستان جای دارد که زنان می توانند نماد آنیمای مثبت و منفی موجود در روان انسان بوده و در سرنوشت شاهزادگان و پهلوانان مؤثر باشند.
In Ferdowsi’s Shahnameh,in heroic and mythical era, we face that girls propose boys or women propose men that is not compatible with today’s culture and customs, while this is the fact that formed from the period of heroic and beginning of the first government’s which formed on the cycle of farming and ranching and the needs of having developed lands. Heroes who had special power and strength in wars, could hold the honorable authority after kings or even better than kings; however, the daughter of outstanding people and princesses wishing to marry with heroes to have healthy and strong children who respect the family’s rank. The researchers of this study aimed to work on Anima and Animus that exists in women and men unconsciousness, and appeared as intrinsic and extrinsic motivation in consciousness by using psychological approach of Carl Gustav Jung, the well known western psychologist. It also aimed to investigate the performances and consequences of forming Anima and animus as both positive and negative.This investigation used a descriptive, analytical and comparative method. It demonstrated that the choosing of a spouse in Shahnameh in the heroic era, was placed in the unconsciousness of story’s characters, and women can be the symbol of postitive and negative anima which is exists in the human psych and was influential in the destiny of kings and heroes.
خلاصه ماشینی:
اين پژوهش که به روش (توصيفي_تحليلي_تطبيقي)انجام ميگيرد نشان ميدهدکه انتخاب همسردرشاهنامه دردورةپهلوانيدرناخودآگاه روان شخصيت هايداستان جايداردکه زنان ميتوانندنمادآنيمايمثبت ومنفيموجوددرروان انسان بوده ودرسرنوشت شاهزادگان وپهلوانان مؤثرباشند .
نمونۀ برجسته اين سخن ،فريب دادن گردآفريد،پهلوان دخت ايران است ؛دربرابرسهراب که از سويتورانيان به جنگ ايرانيان آمده است دل نميبازد،سهراب رابه ربشخندميگيردوبه اوکه دلباختۀگردآفريدشده است پاسخ دندان شکن ميدهدونااميدش ميکند: بخنديدواورابه افسوس گفت کـه تـرکان زايـران نيابنـدجفت چنين بودوروزينبودت زمن بدين دردغمگين مکن خويشتن (فردوسي،ج ٢،١٣٦٩:١٣٦) پيشينۀ تحقيق درخصوص موضوع مطروحه مطالب پراکنده ايدرنوشتارمتفاوتيدرج گرديده است ، لذاهيچ کدام به صورت منسجم به بررسيموضوع مطروحه نپرداخته اندوموضوع ازجهت تحليل شخصيت هاازديدگاه روانشناسييونگ داراينوآورياست .
آقاياحمدخاتميدرمقاله ايبه عنوان «آداب پيوندزناشوييوامورخانواده درشاهنامه فردوسي»بيان ميدارندکه تأمل درشاهنامه نشان ميدهدکه ايرانيان به ازدواج وتشکيل خانواده مانندهرکارمقدس ديگريتوجه داشته اندوبرايآن آيين هاييراوضع کرده اند؛ مقاله ايشان درفصلنامۀخانواده پژوهي،سال چهارم ،شماره ١٥،سال ١٣٩٧چاپ شده است ».
امروزه نيزدرميان برخياقوام هنوزخواستگاريازطرف زنان انجام ميشود وليدرميان مسلمانان رسم براين است که خانوادةمردبه خواستگاريزن ميروندوياآن 373 / که خودمرداقدام به خواستگاريميکند.
کتايون ، آنيماي مثبت روان همسر و فرزند دخترقيصرروم ،پدرکتايون تصميم ميگيردکه کتايون ازميان نامداران وبزرگان همسري رابراي خويش انتخاب کند،کتايون پيوندخودباگشتاسپ رادريک خواب اسطوره ايکه ريشه درروان آدميدارددرمييابدبه گونه ايدرخواب ازآينده خودآگاه ميشودکتايون خواب پهلواني بيگانه راميبيندکه درکناراوست و«ازآن جاکه آنيمابا ناخودآگاه ذهن درارتباط است ودست يابيبه آن آسان نيست وگريزپاودورازدسترس 377 / جلوه ميکند؛عاشق صورت اورانميتواندواضح ببيندويادرتاريکيشب بااوملاقات کندتمام اين مسايل ناشيازناشناخته بودن آنيماست .
براساس اين خصلت هاکاووس نمودآنيموس سودابه است که تضعيف آن درنظرسودابه به سقوط شخصيت ويمنجرميشود.