چکیده:
بسیاری از داستانهای ادب عامه افزونبر کارکرد سرگرمی و لذتبخشی، چونان رسانهای فراگیر در جهان گذشته نقشی مهم در آموزش نیز داشتهاند. آموزش مبنای آگاهی و تغییر است و برخی از این داستانها با هدف تغییر ساختار فکری و رفتار عملی شخصیتهای داستانی پرداخته میشدهاند. بهسخنی دیگر، اینگونه از داستانها کارکردی درمانی داشتهاند. سندبادنامه یکی از داستانهای بازمانده از گذشتههای دور است که در آن از امکانات روایی برای تغییر شرایط موجود، بهره گرفته شده است. در این مقاله بهگونهای توصیفی و با روش تحلیل محتوا این متن بازخوانی شده است تا به این پرسش بنیادی پاسخ داده شود که داستانهای درونهای سندبادنامه چگونه در فرایند معناسازی شخصیت داستان را متحول میکنند؟ و چرا بعضی از روایتها در این امر، ناموفقاند؟
مجموع شگردهای روایی در این اثر فرایند پیشرونده تغییر کنش شخصیت را نشان میدهند و ذهن پادشاه را تا مرحله خودآگاهی و خودکنترلی هدایت میکنند و او را از تصمیم شتابزده خود بازمیدارند. گروه ساختارمند روایتهای درونهای که از سوی هفت وزیر بیان میشود، بهدلیل تعلیقهای معناساز، امکان فرایند تغییر ذهن و کنش روایتشنو را فراهم میآورند. قصههای وزیران همچون حلقههای پیوستۀ زنجیر، یکدیگر را حمایت میکنند و از وحدت مضمون و ساختار برخوردارند. میتوان دلیل آن را در هدفی بلندمدت و برنامهای مدون دانست که وزیران درپی آنند؛ درصورتی که قصههای کنیزک بهدلیل گسیختگی ساختاری و مفهومی و نداشتن انسجام فکری نمیتوانند او را نجات دهند. این گسیختگیهای موضوعی را میتوان به پریشانی و اضطراب روحی او نیز نسبت داد. یکی از عناصر تکرارشونده در بخشی از قصههای عامه نیرنگ و خیانت زنان است که در سندبادنامه نیز بهدلیل ماهیت موضوع، این بنمایه تکراری برجسته شده است.
A popular media in the past, folktales were used for entertainment purposes. They also played an essential role in education. Education is the basis of awareness and change, and some of these stories are intended to change the intellectual structure and the practical behavior of fictional characters. In other words, such stories have had a therapeutic function. Sindbad-Nameh is one of those surviving stories from the distant past in which narrative possibilities are used to change the existing conditions. This article reads Sindbad-Nameh descriptively, using content analysis method to answer the fundamental question of how the inner stories of Sindbad-Nameh change the protagonist of the story in the process of meaning-making; and why are some narratives unsuccessful in this attempt? The whole body of the narrative tools in Sindbad-Nameh show the progressive process of changing the characterchr('39')s action. They guide the kingchr('39')s mind to self-awareness and self-control and prevent him from making hasty decisions. The structured group of the in-house narratives told by the seven viziers allows the process of changing their targetchr('39')s mind and action, i.e. the king, because they enjoy meaningful suspensions. Like the links of a chain, the viziers’ stories support each other and have a unity of content and structure. The reason may be the long-term goal and the written plan that the viziers are pursuing. On the other hand, the tales of the maiden cannot save the king due to their structural and conceptual disruption, and the lack of intellectual cohesion. These thematic ruptures can also be attributed to the maidenchr('39')s distress and anxiety. In folktales, a recurring element is womenchr('39')s deception and betrayal, one that is also highlighted in Sindbad-Nameh due to the nature of the storychr('39')s subject matter
خلاصه ماشینی:
قصه پردازي هدف مند در فرايند تغيير رفتار شخصيت داستاني در سندبادنامه فاطمه طاهري ١، کاووس حسن لي (دريافت : ١٣٩٩/١١/١١ پذيرش : ١٤٠٠/٠٤/٢) چکيده بسياري از داستان هاي ادب عامه افزون بر کارکرد سرگرمي و لذت بخشي، چونان رسانه اي فراگير در جهان گذشته نقشي مهم در آموزش نيز داشته اند.
در سندبادنامه ، ٣٣ قصۀ درونه اي روايت ميشود که ٢٩ قصۀ آن (کمال الديني، ١٣٩٢) همسو با ديدگاه هاي مطرح شده در اين مقاله است ؛ يعني روايت قصه براي هشيار کردن پادشاه و نجات شاهزاده از مرگ .
(رجوع شود به تصویر صفحه) نمودار ١: سير فراروندة ساختاري و محتوايي فضاي سه بخشي داستان هاي درونه اي وزيران برمبناي تغيير در سندبادنامه Diagram 1: Change-based structural and content evolution of the three- part space of Viziers' embedded stories in Sindbad-Nameh وزيران با تکيه بر ذهن نظام مند خود در روايت هر داستان درونه اي هم ساختاري مشخص دارند.
(رجوع شود به تصویر صفحه) نمودار ٢: ساختار سه بخشي درون داستاني هر يک از داستان هاي درونه اي وزيران در سندبادنامه Diagram 2: The internal three-part structure of Viziers’ embedded stories in Sindbad-Nameh 97 در روز هشتم ، داستان به قصۀ اصلي بازميگردد و کنش گران اصلي شاهزاده و پادشاه و سندباد هستند.
تحليل تغيير کنش شخصيت (روايت شنو اصلي) براساس ساختار، محتوا و عناصر زباني با محوريت قصه پردازي هدف مند و شناخت گرايي پادشاه يعني مخاطب اصلي داستان هاي درونه اي شخصي مضطرب و نگران است .