چکیده:
زبان، مجموعهی آواهایی است که القاگر احساسات و عواطف گونهگون و انگارهایی از رنگها و رایحهها هستند؛ بدین ترتیب، زبان، تودهای از آواها و نشانههای نابسامان نیست؛ بلکه شبکهای است نظاممند و درهم بافته از لایهها و پیوندها یعنی هر پاره از گفتار یا متن، از خلال همکاری و پیوستگی همه سطوح زبانی متمایز، سازماندهی میشود. هدف پژوهش حاضر، تحلیل و ارزیابی آواهای القاگر در سرودههای بدر شاکر السیاب است؛ یکی از مباحث برجستهای که باید در اشعار این سراینده نامدار بهصورت جدی مورد توجه قرار گیرد، بحث آواها و القاهاست. شاعر جیکور یکی از شاعران چیرهدستی است که از آواها، برای همراه ساختن خواننده با خویش بهرهی فراوان برده است؛ نگارندگان در این جستار کوشیدهاند تا بر بنیاد نظریه موریس گرامون، زبانشناس نامدار فرانسوی به خوانش و تحلیل القاگری آواها در سرودههای سراینده سوگوار عراق، بدر شاکر السیاب دست یازند و در این راستا با کاربست روش توصیفی –تحلیلی به بررسی نشانهها و شاخصههای موسیقایی سرودههای بدر شاکر السیاب بهویژه واکهها و همخوانها پرداختهاند؛ خوانش و تحلیل چکامههای بدر شاکر السیاب بر بنیاد نظریه آواهای القاگر گرامون نشان میدهد که متناسب با مضامین چکامههای سیّاب و متأثّر از نفوذ عمیق و ژرف روح سوگباری و اندوه در اندیشه و زبان شاعر، واکهها و همخوانهای پربسامد سرودههای او نیز همین بار معنایی منفی، تیره و حزنآلود را تکرار میکنند؛ به دیگر بیان، یافتههای این پژوهش نشان میدهد که آواهای القاگر در سرودههای بدر شاکر السیاب به توصیف شکست روحی و جسمی مردمان سرزمین شاعر میپردازد و از لحاظ آوایی، اشعار او مرگنگارههایی است از شک و تردید، سرخوردگی و دلمردگی و اندوه و بدبینی.
Language is a collection of voices inspiring various emotions and affections and are sketches of colors and fragrances. Undoubtedly, language is not a set of uneven and irregular voices, but an interconnected and systematic network of layers and links. Therefore, each piece of speech or text is organized through the cooperation and unity of all the different language levels. The purpose of this study is to analyze and evaluate the inspiring voices in the poems of Badr Shaker al-Sayyab. One of the essential topics to be addressed in his poems is the discussion of voices and inspirers. Jikur, is one of the talented poets who has employed voices to accompany the reader with himself. Thus, the authors sought to base the present study on the famous French linguist Morris Gramon’s theory to investigate the reading of and analyze the inspiring voices in the poems of mournful Iraqi poet Badr Shaker al-Sayyab. In this way, the signs and musical attributes of Badr Shaker al-Sayyab poems, especially vowels and consonants, are examined using a descriptive-analytical method. Reading and analyzing Badr Shaker al-Sayyab’s poems based on Gramon’s inspiring voices theory indicate that corresponding to the themes of the odes and profound influence of mournful spirit in the poet’s thoughts and language, highly frequent vowels and readings of his poems repeat these negative, dark, and tragic meaning. In other words, the results of this study indicate that inspiring voices in the poems of Badr Shaker al-Sayyab describe the physical and psychological failure of the people of his land, and phonetically, he illustrates repetitive themes of doubt, hesitation, frustration, sadness, and pessimism.
خلاصه ماشینی:
شاعر جیکور یکی از شاعران چیره دستی است که از آواها، برای همراه ساختن خواننده با خویش بهره ی فراوان برده است ؛ نگارندگان در این جستار کوشیده اند تا بر بنیاد نظریه موریس گرامون ، زبان شناس نامدار فرانسوی به خوانش و تحلیل القاگری آواها در سروده های سراینده سوگوار عراق ، بدر شاکر السیاب دست یازند و در این راستا با کاربست روش توصیفی–تحلیلی به بررسی نشانه ها و شاخصه های موسیقایی سروده های بدر شاکر السیاب به ویژه واکه ها و همخوان ها پرداخته اند؛ خوانش و تحلیل چکامه های بدر شاکر السیاب بر بنیاد نظریه آواهای القاگر گرامون نشان میدهد که متناسب با مضامین چکامه های سیاب و متأثر از نفوذ عمیق و ژرف روح سوگباری و اندوه در اندیشه و زبان شاعر، واکه ها و همخوان های پربسامد سروده های او نیز همین بار معنایی منفی ، تیره و حزن آلود را تکرار میکنند؛ به دیگر بیان ، یافته های این پژوهش نشان می دهد که آواهای القاگر در سروده های بدر شاکر السیاب به توصیف شکست روحی و جسمی مردمان سرزمین شاعر می پردازد و از لحاظ آوایی، اشعار او مرگ نگاره هایی است از شک و تردید، سرخوردگی و دل مردگی و اندوه و بدبینی .
(مارتینه ، ١٣٨٠: ٣١) سیاب در قصیده «النهر و الموت »«رودخانه و مرگ » با تکرار «آ »، «ا» در مقاطع خاص خواننده را در آفرینش شعر دخیل مینماید؛ پس هنگامی که سیاب پیوسته واژه ای را تکرار می کند، هر بار مضمون های جدید، مناسب و هماهنگ با آن خلق می کند و با این تکرار، ساختار زبانی خود را مستحکم می نماید چنان که نازک الملائکه نیز به این امر اشاره کرده است .